domenica 28 aprile 2013

دیدار خاتمی با معلمان و فرهنگیان: بیاد معلمان بزرگوار موسوی و رهنورد



اینروزها کمتر کسانی هستند که بتوانند حتی نامی از میرحسین و همسرش را ببرنند چه برسد که خواستار آزادی آنها بشوند اما خاتمی بطور یکنواخت از زمان دستگیری این عزیزان همواره از آنها یاد کرده باشد 

نکاتی از سخنرانی خاتمی: همه قبول داریم و دارند که وضع بدی است و باید از آن بیرون برویم. صحبت بر سر این که چگونه بیرون برویم. آیا نباید انتظار داشت که نتیجه انتخابات تأمین آزادی ها، باز شدن فضا، تغییر فضای امنیتی به سیاسی و ... باشد؟ نتیجه انتخابات باید تغییر فضای امنیتی را به دنبال داشته باشد. آیا فقط آمدن هست که ما را به این نتیجه می رساند؟ به این طرف قضیه هم بیاندیشیم. اگر هدف اصلاح امور است و برآورده شدن مطالبات انسانی و معیشتی آیا فقط آمدن فرد خاص و گرایش خاص وضع را بهتر می کند یا بدتر؟

آیا فردی را که به عنوان یک شهروند عادی هم محدودیت زیادی برای صحبت کردن و اظهار نظر و سفر دارد و در معرض انواع تهمت ها است، به سادگی اجازه می دهند اوضاع به دست او سپرده شود؟ وقتی می گویند و تهدید می کنند که کسانی باید توبه کنند مرادشان چیست؟ توبه از اصلاح طلبی؟ یا از حقی که هست و از آن دفاع می کنیم؟ چه جرمی رخ داده است که باید از آن توبه کرد؟ در سطح جامعه به معلمی که ترویج کننده راستی و شفافیت و درستی باشد نیاز داریم و همین طور برای کسانی که قدرت دارند و در رأس قدرت هستند. گاهی بداخلاقی ها از بالا سرازیر می شود. واقعاً باید این وضعیتی که هست و کشور و مملکت و نظام در معرص تهدید است عوض شود. اگر نگذارند فرد مورد نظر شما بیاید چه پیش خواهد آمد؟ حاصل کار چه خواهد بود؟ کسانی که امید بسته اند دوباره مأیوس نمی شوند؟ کینه ها بیشتر نمی شود؟ و آیا در این صورت اوضاع بدتر نمی شود و درها مسدودتر نمی گردد؟

در دوره اخیر هم جا دارد یاد کنیم از دو معلم بزرگوار مهندس موسوی و خانم رهنورد که هر دو معلم بودند و هستند، هرچند هنرمند و سیاستمدار هم هستند.



جمعی از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور با محمد خاتمی دیدار کردند و نگرانی های انتخاباتی خود را با وی در میان گذاشتند. متن سخنان محمد خاتمی در وبسایت وی منتشر شده است. او دراین سخنرانی گفت:

دراینجا یادی از شهید خانعلی شد. جبنشی که دوستان معلم عزیز ما به راه انداختند، درست است که جنبه صنفی داشت، اما آثار بزرگ سیاسی به بار آورد. یکی از بزرگترین آثار آن این بود که وزارت عوض شد و به دست کسی افتاد که باشگاه مهرگان یا معلمان را در اختیار داشت. در بحران ها و مقاطع حساس معلمان در بیدار کردن جامعه و ایجاد تحرک برای تغییر و تحول در همه عرصه های اجتماعی نقش مهمی داشتند.

در کنار دکتر مصدق معلمان بزرگی بودند. در دوران انقلاب از معلمان خاص نام برده می شود که در نهضت فکری و تحولات منجر به انقلاب نقش مهمی داشتند. شهید مرتضی مطهری و دکتر علی شریعتی و در رأس همه خود حضرت امام (ره) معلمان بزرگ انقلاب ما بودند. آیت الله طالقانی، شهید بهشتی و بزرگان دیگری که حضور داشتند و بالاخره سمبل معلمان بعد از انقلاب، شهیدان رجایی و باهنر هستند که انجمن اسلامی با نام آنها گره خورده و به نحوی میراث آنها است.

در دوره اخیر هم جا دارد یاد کنیم از دو معلم بزرگوار مهندس موسوی و خانم رهنورد که هر دو معلم بودند و هستند، هرچند هنرمند و سیاستمدار هم هستند.

با توجه به نقشی که معلمان در افزایش سرمایه های اجتماعی دارند، وقتی احساس می کنند حاصل تلاش و کارشان به دلیل رویه های نادرست از بین می ورد بیش از بخش های دیگر جامعه رنج می کشند.

معلمان باید احساس خشنودی کنند. دوستانی که اینجا هستند رنج کشیده اند، زندان رفته اند و تعداد قابل توجهی از معلمان امروز گرفتارند و مشکلات زیادی را تحمل می کنند.

روز معلم و هفته معلم را گرامی می داریم. امیدواریم فضایی باز شود که معلم بتواند در جامعه ما کار خود را انجام دهد. امروز برای رواج تعلیم و تربیت صحیح در جامعه ما سخت نیازمند معلمان هستیم. نسل هایی که به صحنه می آیند باید با معیارهای مردم سالاری آشنا باشند. علاوه بر آگاهی و دانش های معمولی، درس مدارا و زندگی هم باید داده شود. درس با هم زندگی کردن و آگاه کردن و بالابردن دانش جامعه برای دانستن حقوق خود و آموزش این که روی پای خود بایستند و تشکل پیدا کنند برای پیشرفت و استیفای حقوق اساسی خود.

کم و بیش در دوران گذشته سعی شد در آموزش و پروش و دانشگاه ها تحقق پیدا کند اما چون دولت مستعجل بود خلافش دوام پیدا کرد. در سطح جامعه به معلمی که ترویج کننده راستی و شفافیت و درستی باشد نیاز داریم و همین طور برای کسانی که قدرت دارند و در رأس قدرت هستند. گاهی بداخلاقی ها از بالا سرازیر می شود. کسانیکه دست اندر کار هستند الگو هم می شوند. رفتارها را باید با نشان دادن مصداق های عملی نشان دهند. اگر در حاکمیت دروغ و تهمت و فساد رواج پیدا کرد در جامعه پخش می شود.

باید آزادی وجود داشته باشد، نقد باشد و قدرت در مقابل افکار عمومی پاسخگو باشد تا خود اصلاحی صورت بگیرد. بودن محافل و رسانه های آزاد نقشی در جلو گیری از فساد ها دارد. امیدواریم به سوی چنان وضعیتی برویم.

در زمینه مسائل روز حرف هایم تکراری می شود. همه قبول داریم و دارند که وضع بدی است و باید از آن بیرون برویم. صحبت بر سر این که چگونه بیرون برویم.

آیا فقط آمدن هست که ما را به این نتیجه می رساند؟ به این طرف قضیه هم بیاندیشیم. اگر هدف اصلاح امور است و برآورده شدن مطالبات انسانی و معیشتی آیا فقط آمدن فرد خاص و گرایش خاص وضع را بهتر می کند یا بدتر؟

آیا فردی که به عنوان یک شهروند عادی هم محدودیت زیادی برای صحبت کردن و اظهار نظر و سفر دارد و در معرض انواع تهمت ها است، به سادگی اجازه می دهند اوضاع به دست او سپرده شود؟ وقتی می گویند و تهدید می کنند که کسانی باید توبه کنند مرادشان چیست؟ توبه از اصلاح طلبی؟ یا از حقی که هست و از آن دفاع می کنیم؟ چه جرمی رخ داده است که باید از آن توبه کرد؟

اگر صحبت کردن اشتباه است، بله همه اشتباه می کنند! اما آیا فضایی ایجاد می شود که همه اقرار به اشتباه کنند. یک طرف خوب بوده و همه چیز درست، یک طرف همه بد و خیانت و جرم؟

بیان اشتباه و جبران آن فضای باز و گفت و گو می خواهد. اگر این فضا باز شود مسلماً اولین کس من و شما خواهیم بود که اشتباهات را می گوییم و آسیب شناسی می کنیم. اما یک طرفه این طرف متهم می شود هرکاری کرده خیانت و جاسوسی و براندازی بوده و حتی حق دفاع هم ندارد. دادگاه ها را دیدیم چطور است.

اگر نگذارند فرد مورد نظر شما بیاید چه پیش خواهد آمد؟ حاصل کار چه خواهد بود؟ کسانی که امید بسته اند دوباره مأیوس نمی شوند؟ کینه ها بیشتر نمی شود؟ و آیا در این صورت اوضاع بدتر نمی شود و درها مسدودتر نمی گردد؟

برای انتخابات شرط گذاشته نمی شود، ولی آیا نباید انتظار داشت که نتیجه انتخابات تأمین آزادی ها، باز شدن فضا، تغییر فضای امنیتی به سیاسی و ... باشد؟ نتیجه انتخابات باید تغییر فضای امنیتی را به دنبال داشته باشد. ولی اگر کاری کنیم که محصوران و زندانیان آزاد نشوند، بلکه به تعداد زندانی ها اضافه شود و فضای امنیتی بیشتر شود به هدفمان نرسیده ایم. واقعاً این وضعیتی که هست و کشور و مملکت و نظام در معرص تهدید است عوض شود. هرکس بتواند فضا را به این شکل عوض کند باید استقبال کرد. نظام باید بپذیرد که اصلاح پذیر باشد تا شکاف بین ملت و دولت پر شود.



پیک نت 8 ادریبهشت

martedì 23 aprile 2013

سوگلی آقای خامنه ای به این سادگی کاخ ریاست جمهوری را ترک نخواهد کرد

احمدی نژاد میخواهد بهر صورتی در قدرت بماند همانطور که با کودتا به قدرت رسید اینبار هم با کودتا میخواهد مشائی را به جای خود بنشاند برخورد با او هر روز که میگذرد مشکلتر میشود 




سیرک انتخاباتی در خوزستان

این عکسها، گوشه ای از سیرک انتخاباتی احمدی نژاد – مشائی است، که پس از مراسم استادیوم آزادی، در سفر خوزستان برای مردم اجرا شد. سوگلی آقای خامنه ای به این سادگی کاخ ریاست جمهوری را در خیابان پاستور ترک نخواهد کرد و اگر نتواند سکان را به مانند سیستم "پوتین- مدویدف" برای چهار سال بدست رحیم مشائی بدهد تا پس از آن دوباره سکان را از او تحویل بگیرد، می خواهد رفتنش را هزینه بردار کند. نه تنها طی 33 سال عمر جمهوری اسلامی، که شاید در طول تاریخ ایران چنین فرد بی چاک دهان و سبکسر و دلقکی بر مقدرات ملت ایران 8 سال دولتمداری نکرده باشد. این فاجعه را آقای خامنه ای و فرماندهان سپاه به همراه شورای نگهبان و مدیریت حوزه علمیه قم (شیخ محمد یزدی)، امام جمعه ها و مافیای پنهان حجتیه که چون خون فاسد در تمام رگهای حاکمیت روان است روی دست ملت ایران گذاشتند.







از پیک نت


martedì 16 aprile 2013

تاج زاده خطاب به علی خامنه ای تا انتخابات آزاد تحمیل نشده خود آن را برگزاری کنید



تاج زاده خطاب به علی خامنه ای
تا انتخابات آزاد تحمیل نشده
خود آن را برگزاری کنید


بهترین راه و کم هزینه ترین همین است که مردم به صحنه بیایند و اطمینان داشته باشند که انتخابات آزاد بدون دخالت شورای نگهبان برگزار خواهد شد فقط در این حالت هست که احمدی نژاد و یارانش قدرت هیچ کاری را نخواهند داشت



مصطفی تاج زاده در جدیدترین پیامش از زندان اوین، که در سایت خبری "نوروز" منتشر شد، نوشت



سال گذشته را که رهبری سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی نام داده بود، در عمل تبدیل شد به سال ورود پورشه و فروش کلیه. امیدوارم امسال که حماسه سیاسی و اقتصادی نام گرفته، به رسوایی سیاسی و اقتصادی کشیده نشود. البته ایشان در سخنرانی نوروزی خود حرفهای دیگری هم زدند که امیدوارم این مطالب صرفاً برای جبران خطاهای گذشته در حد حرف و برای رفع مسئولیت از خود در انتخابات آینده نباشد، بلکه استراتژی ایشان در انتخابات آینده حضور ملت باشد. طی روزهای آینده معلوم می شود که ایشان چقدر به ملت اعتماد دارد و چقدر حاضر است انتخابات آزاد را به رسمیت بشناسد.

در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری معتقدم در شرایط کنونی تنها کسی که می تواند فضای انتخابات را باز و آزاد کند رهبری است و متأسفانه بقیه کاره ای نیستند. من این را به عنوان کسی می گویم که مسئول برگزاری سه انتخابات سراسری و ملی در کشور بوده ام. بنابراین مسئولیت انتخابات 24 خرداد با شخص خامنه ای است. در روزنامه ها خواندم که برای نخستین بار قانون گزاران آمریکایی درصدد اعمال تحریم های جدید به دلیل عدم برگزاری انتخابات آزاد در ایران و عدم آزادی زندانیان سیاسی و عدم رعایت حقوق زنان هستند. من به رهبری هشدار می دهم در صورتی که انتخابات آزاد برگزار نشود و بهانه های فوق از آمریکایی ها گرفته نشود، همه خواهند گفت که رهبری در زمینه تحریم های جدید نقش داشته و مسئولیت فشار ناشی از آن به خصوص به قشرهای آسیب پذیر بر عهده رهبری است. درست است که آمریکایی ها دنبال بهانه اند اما این بهانه ها آن جایی که مشروع و قانونی است، وظیفه حکومت ایران است که آن ها را بلاموضوع کند. بنابراین یک بار دیگر اعلام می کنم که چه رهبری مایل باشد یا نباشد، دیر یا زود شاهد برپایی انتخابات آزاد در ایران خواهیم بود. امیدوارم که آزادی انتخابات پیش از تحریم های جدید و فشارهای خارجی تضمین شود.

پیک نت 27 فروردین

giovedì 11 aprile 2013

از دل نرود هر آنکه از دیده برفت

مخصوصا" که مربوط به این دو عزیز محبوس باشد ، استقامت و پایداری را از آنها یاد بگیریم