venerdì 30 marzo 2012

آن قمار بازان بی هیاهو ها، این پیپ باز یا علی گو- مجتبی واحدی

مطلب از فیس بوک 

mim sham


نوشته رجا نیوز با عنوان "آن بی هیاهو، این بی حیاهو!" لاجرم و همین طور الکی آدم را یاد چیزهایی می اندازد. آقای خامنه ای دست کم در بسیاری از موارد با افرادی که در صحنه سیاسی و مذهبی ایران فعال بوده اند بسیار قابل مقایسه است.مطمئنا اگر مرحوم احمدی روشن[1] زنده بود از موفقیت نه تنها فرهادی بلکه همه جوانان ایران که با کمترین امکانات و هزاران محدویت به بالاترین درجات می رسند، خوشحال می شد. فقط ذهن و دلهای بیماری نظیر سلحشور و شهاب مرادی و این دست افراد این پیروزیها را "نمی پسندند".



خبر اول: آقای خامنه ای هنوز رهبری می کنند.

خبر دوم: قماربازان هوس قمار دیگری می کنند.





تامل اول: آقای خامنه ای و مرحوم آشوری هردو مشهدی بودند و روحانی. مرحوم آشوری بخاطر کتابی که آقای خامنه ای سالهای پیش از انقلاب مدعی بود که او نویسنده اش بوده است، بعد از انقلاب اعدام شد. در حال حاضر آقای خامنه ای خدای ایران است و مرحوم آشوری زیر خروارها خاک سالهاست که خفته است. فرزندان آقای خامنه ای همه ماشاالله مشکل مالی که ندارند ولی هیچ کس از خانواده فقیر مرحوم آشوری خبر ندارد. .





تامل دوم: آقای خامنه ای در قم شاگرد مرحوم منتظری بود. مرحوم منتظری چند جلد کتاب آنهم بزبان عربی در مورد ولی فقیه نوشت(احتمالا تنها اشتباه آن مرحوم در زندگی همین بود). آقای خامنه ای با دروغ های آقای رفسنجانی یک شبه شد آیت الله و شد ولی فقیه. مرحوم منتظری گفت آقای خامنه ای در حد مرجعیت نیست. آقای خامنه ای یاران خود را فرستاد تا حسینیه ایشان را درب و داغان کنند. شنیع ترین حرکت در تاریخ شیعه. شیعه به حسینیه اش است و عزاداری ولی آقای خامنه ای فرمودند خراب کنید آن حسینیه را چون صاحب آن حسینیه گفته است من در حد مرجعیت نیستم. به قول رجا نیوز " نظام جمهوری اسلامی آزاد اندیش‌ترین نظام دنیاست. در هیچ نظامی نمی توان این‌چنین اساس باورها و ارزش‌های یک ملت را زیر سؤال برد. این نجابت نظام قابل تحمل است ".(منظورشان تامل است

)



تامل سوم: آقای خامنه ای و مرحوم داریوش فروهر کم و بیش همدیگر را می شناختند. هردو مسلمان و ناسلامتی هموطن. یک روز آقای خامنه ای دستور قتل آقای فروهر و همسرش را داد. چرا؟ کسی هنوز نمی داند. هنوز کسی فرصت نکرده است که از آقای خامنه ای بپرسد. آخر نمی شود که هی از ایشون سئوال کرد. اگر هم بخواهید سئوال کنید باید برید کس دیگری را برای رهبری انتخاب کنید.



تامل چهارم: آقای خامنه ای و میر حسین هردو با شروع انقلاب به مدیریت و پست های مختلف حکومتی رسیدند. اول با هم دوست بودند بعدا فهمیدند دراوصول اقتصاد و مدیریت با هم اختلاف سلیقه دارند. تا آقای خمینی مرد، میر حسین هم رفت توی خانه اش و چند کیلو رنگ روغن و رنگ آکریلیک خرید تا نقاشی کند و نقاشی کند. آقای خمینی میر حسین را خیلی قبول داشت. آقای خامنه ای زورش به آقای خمینی نرسید تا میر حسین را عوض کند. میر حسین بعد از بیست سال که به صحنه آمد مردم به او رای دادند. اما آقای خامنه ای چون می دانست میر حسین محبوب تر خواهد شد نزد مردم، در رای ها شعبده کرد و بعد از کلی کشت و کشتار میر حسین را زندانی کرد. اولین بار در تاریخ ایران که کسی را بدون دادگاه اینگونه آشکارا زندانی می کنند.





تامل پنجم: آقای خامنه ای و اصغر فرهادی همدیگر را دورادور می شناسند. یکی رهبر است و دیگری کارگردان. اولی تا از شکم مادر متولد شده است یا علی گفته است ولی دومی تا متولد شده است چیزی نگفته است. مثل بقیه خلق الله به دنیا آمده است. آقای خامنه ای تابحال کروات نزده است ولی فرهادی زده است. ولی هر دو سیگار را دوست دارند.ریش را همین طور. آقای خامنه ای تا به حال با نا محرم دست نداده است ولی فرهادی با خانم جولی دست داده است. با همان دستی که آقای خامنه ای تا بحال به نا محرم دست نداده است، شکم داریوش و پروانه فروهر را دریده است. با همان دست سعیدی سیرجانی را به قتل رسانده است. با همان دست محمد مختاری را کشته است. با همان دست سهراب و ندا را کشته است. با همان دست محسن روح المینی و محمد کامرانی و امیر جوادی‌فر را کشته است. با همان دست صانع ژاله را کشته است. با همان دست هدی و هاله را کشته است. آقای خامنه ای با همان دست ها قنوتی در نماز می گیرند که بقول آقا صمد کسی نمی تونه مثل مو قنوت بگیره.





تامل ششم: آقای خامنه ای و کروبی هر دو روحانی. اولی ترک و دومی لر. هر دو از اقوامی دلیر و عزیز. اولی بر تخت سلطنت نشسته استوار ولی دومی در زندان. زندانی بدون حکم قاضی! اولی ادعای نمایندگی خدا دومی انسانی بی ریا.دومی گفت در زندان های به زندانیان تجاوز شده است اما اولی گفت خیر دروغ است. اولی گفت ما سند داریم و مردم باید بدانند که چه بلایی سر بچه های مردم آمده است. اولی گفت به نظام ظلم شده است. شخصی که گازی دادگاه کرباسچی بود بمیان آمد که ما همه اسناد چک کرده ایم. همه اسناد دروغ است. هر چه دومی بر حق مردم پایمردی کرد اولی پاسخ وی را با کتک و دشنام داد و سرانجام بدون محاکمه وی را به زندان انداخت.





تامل هفتم: آقای خامنه ای و آقای محمد خاتمی هردو روحانی هستند. هردو زمانی رئیس جمهور ایران بوده اند. در زمان ریاست جمهوری اولی جنگ بود و سختی های مرتبط با آن. در زمان ریاست دومی مردم خوشحال و خندان. همه راضی بودند جز آقای خامنه ای. هنرمندان، دوران عباپوش شکلاتی را دوران طلایی می دانند. چه بسیار کتاب توقیف شده که برای اولین بار در دوره ایشان چاپ شد. هرچه این اتفاقات برای مردم و نخبگان خوشایند بود برای آقای خامنه ای ناخوشایند و بد بود. اصلا از آن همه جوش و جنبش مردم و هنرمندان و ... هر روز آقای خامنه ای حرص می خورد و حرص می خورد. گرچه آقای خاتمی امروز مسئولیتی ندارد ولی هنوز در دلها جا دارد و همین هم برایش دردسر ساز شده است. آقای خامنه ای به آقای جنتی فرمودند که برو و در نماز جمعه بگو که آقای خاتمی از عربستان یک میلیارد پول گرفته است. چون باور کردنی نبود آقای خامنه ای به آقای مصلحی هم فرمودند که همین ادعا را تکرار کند. هنوز تنها کسی که باور دارد به این موضوع فقط آقای جنتی است چون ایشان به خوبی آگاه هستند که نماینده خدا بر روی زمین هیچگاه دروغ نمی گوید.





تامل هشتم: آقای خامنه ای و محمد نوری زاد هر دو ایرانی هستند. یکی رهبر است و دیگری کارگردان سینما. آقای نوری زاد زمانی در قنوت نماز خود، خم ابروی آقای خامنه ای را بیاد می آورد و زیارت عاشورا بدون نام آقای خامنه ای را مقبول درگاه حق نمی دانست. تا به امروز بیش از بیست نامه بی پاسخ، آقای نوری زاد به آقای خامنه ای نوشته است. در همه این نامه ها عرض وطول سلطنت آقای خامنه ای مورد پرسش محترمانه قرار گرفته است. آقای نوری زاد هنوز به هدایت آقای خامنه ای ایمان دارد. هنوز می نویسد و هنوز در نجوا های شبانه و روزانه خود روزنه ای در غشاوه قلب آقای خامنه ای جستجو می کند. هر چه ظلم آقای خامنه ای بیشتر می شود،ایمان آقای نوری زاد به دعای شب و ورد سحری بیشتر می شود.





تامل نهم: امروز مردم آزاده وقتی اسم آشوری، منتظری و فروهر، سعیدی سیرجانی، مختاری،ندا، سهراب .... می شنوند، کلاه از سر بر می دارند چون مستقیم و غیر مسقیم توسط آقای خامنه ای به آنها ظلم شده است. نام آقای خامنه ای امروز مترادف با ظلم، سانسور، گرسنگی، تحریم، فساد، مصباح یزدی، فحشا، آزار و اذیت دگر اندیشان، اخراج اساتید آزاده ، نقض حقوق بشر، آزار و اذیت اقلیت های دینی ، ...است. اما اسم فرهادی و فرهادی ها غرور و ملیت و هنر و معرفت و مردم دوستی و عشق به میهن است.





-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------



[1]

مطمئنا مرحوم احمدی روشن یکی از جوانان پاک ایرانی بود که جان خود را به خاطر فشل بودن نظام اطلاعاتی آقای خامنه

ای از دست داده است. امروز مقصر اصلی مرگ وی آقای خامنه ای است نه اسرائیل و غرب. اینکه ایشان پیش آقای خوشوقت می رفته اند و از ایشان تقاضای ذکری برای شهادت می کرده اند، خوب اگر شهادت خوب است چرا خود آقای خوشوقت که لابد این ذکر را بلد هستند خودشان آن ذکر را نمی خوانند تا شهید بشوند

من با چشم خویش "قلاده های طلا" را بر گردن سگان پاچه خار ابن زیاد دیده ام! مهدی خزعلی !

( بعلت اینکه سایت دکتر مهدی خزغلی از دسترس خارج است این مطلب را در فید او دریافت کرده ام )

من با چشم خویش "قلاده های طلا" را بر گردن سگان پاچه خار ابن زیاد دیده ام !
آنها که به طمع گندم ری حسن را سر بریدند و زینب را به اسارت بردند !
آری این است معجزه طلا ! بخدا سوگند، فرزند هند جگرخوار و فرزند مرجانه بدکار، همه را با قلاده طلا به فرمان خویش درآوردند!  مراقب باشید، با قلاده طلا به گردن، شما را به جان پسر پیامبر نیاندازند!
مهدی خزعلی
1390/1/10

giovedì 22 marzo 2012

لااقل از این به بعد جنس چینی نخریم

رژیم دیکتاتور چین از روز اول به انواع و اقسام مختلف به حکومت ایران برای سرکوب  کمک رساند حداقل کاری که میتوانیم بکنیم این است که از این به بعد اجناس چینی را تحریم کنیم  من که دیگه حتی یه سیخ کبریت هم ساخت چین نمیخرم      

domenica 18 marzo 2012

دکتر جان آزادی ات مبارک

مهدی خزعلی بعد از 70 روز اعتصاب غذا به آغوش خانواده اش بازگشت از این طریق نهایت تشکر خود را از او اعلام میکنم که اینجنین شجاعانه در مقابل ظلم ایستاده است ،  کاش مانند او بیشتر پیدا شوند 

sabato 10 marzo 2012

نامه دفتر آیت الله منتظری به پیک نت -افشای توطئه آمیز نامه آقای منتظری به آقای خمینی

رویدادهای مهمی در جمهوری اسلامی وجود دارد که تا جزئیات آنها معلوم نشود، بخشی از تاریخ جمهوری اسلامی و ریشه حوادثی که در آن روی داد معلوم نخواهد شد. از آن جمله اند قتل عام زندانیان سیاسی در سال 1367 و همچنین توطئه برکناری آیت الله منتظری از جانشینی آیت الله خمینی. این هر دو رویداد باز می گردد به یک سال و نیم آخر عمر آیت الله خمینی که معلوم نیست در بیت او چه می گذشته و اساسا نقش مستقیمی در رویدادهای این دوران داشته و یا تمام امور برعهده احمد خمینی و باندهای حکومتی بوده است.

اخیرا خلاصه ای از مصاحبه مهم آیت الله موسوی تبریز را پیک نت منتشر کرد که برگرفته از انتشار این مصاحبه در نشریه "یادآور" بود. در این مصاحبه اشاره به ماجرای قتل عام زندانیان سیاسی و ماجرای برکناری آیت الله منتظری از جانشینی آیت الله خمینی شده بود. از دفتر آیت الله منتظری توضیحی در همین ارتباط دریافت داشته ایم که عینا منتشر می کنیم. با این تذکر که پیک نت عین جملات آیت الله موسوی تبریزی دادستان برگزیده آیت الله خمینی را منتشر کرده بود و از نا روشنی و یا نادقتی در بیان موضوع و یا جملات وجود داشته، این مسئله به پیک نت باز نمی گردد.

متن پیام دریافتی چنین است:

بسمه تعالی

مدیریت محترم سایت پیک نت

پس از سلام – پیرو درج مطلبی تحت عنوان " مصاحبۀ موسوی تبریزی " در تاریخ 18/11/90 در سایت پیک نت، نکته‌ای خلاف واقع نقل شده است که امیدوارم با درج این توضیح، در تصحیح نقل حوادث تاریخی کوشا باشید.

در آن گزارش از مصاحبۀ جناب آقای موسوی تبریزی با مجلۀ " یادآور" در مورد نامۀ آیت‌الله منتظری به آیت‌الله خمینی در مورد اعدام های سال 67 چنین نقل شده است: " این نامه را به سران سه قوه و دفتر امام دادند، اما فردای آن روز از بی بی سی خوانده شد."

در جواب این مطلب، باید عرض کنم که اولا ً: نامۀ آیت‌الله منتظری به آیت‌الله خمینی در مورد اعدام‌ها به تاریخ 9/5/67 بوده است، در حالی که این نامه را بی بی سی در تاریخ 5/1/68 منتشر نموده است.

ثانیا ً: چنانچه ایشان گفته اند این نامه برای سران سه قوه و دفتر امام فرستاده شده است؛ به چه دلیل انگشت اتهام را به سوی دفتر آیت الله منتظری گرفته اند؟ آیا دفتر سران سه قوه و یا دفتر امام معصوم بوده‌اند؟

چنانچه بخواهید تحقیق کنید که این نامه به چه وسیله ای به بی بی سی رسیده است، می توانید به کتاب " واقعیّت ها و قضاوت ها " که در سایت آیت‌الله منتظری موجود است، مراجعه فرمایید.

در صفحات 173 و 174 این کتاب سندی منتشر شده است که مشخص می شود وزارت اطلاعات با همکاری دستیار خبرنگار بی بی سی در تهران آقای علیرضا نوذری تصمیم به گرفتن این نامه از دفتر آیت الله منتظری و پخش آن از بی بی سی را داشته اند.

آقای علیرضا نوذری در دهۀ فجر سال 1367 به دفتر آیت‌الله منتظری در قم مراجعه کرده و ساعت‌ها اصرار در گرفتن نامۀ مربوط به اعدام های 67 را داشته است، که موفق نمی شود و با ناراحتی از دفتر بیرون می رود.

طبق این سند آقای پورعزیزی سرپرست ادارۀ کل مطبوعات و رسانه های خارجی به آقای امین زاده معاون مطبوعاتی و تبلیغاتی وزارت ارشاد گزارش نموده است که وقتی به دلیل تخلف از قانون وزارت ارشاد مانع رفتن آقای علیرضا نوذری دستیار خبرنگار بی بی سی به قم می شود، شخصی به نام آقای فرجی از وزارت اطلاعات با آقای پورعزیزی تماس می گیرد و اظهار می دارد: "آقای نوذری با آیت‌الله منتظری کار شخصی دارد و ما در جریان هستیم و با توجّه به این نکته، شما به ایشان اجازۀ مراجعه به دفتر آقای منتظری را بدهید."

حال سؤال اینجاست که دستیار خبرنگار بی بی سی در تهران چه کار شخصی با آیت‌الله منتظری داشته که با وزارت اطلاعات هماهنگ کرده است؟!

با توجّه به حوادث بعدی، این مسئله به اثبات می رسد که وزارت اطلاعات از طریق دستیار خبرنگار بی بی سی، قصد داشته این نامه را از دفتر آیت‌الله منتظری بگیرد و آن را پخش کند و پس از آن القاء کند که دفتر آیت‌الله منتظری با بی بی سی در ارتباط است.

به ویژه اینکه این نامه در تاریخ 5/1/68 یعنی یک روز قبل از برکناری آیت‌الله منتظری از قائم مقام رهبری از بی بی سی پخش شد تا زمینۀ این برکناری در تاریخ 6/1/68 فراهم شود.

امیدوارم در اطلاع رسانی درست و مطابق واقعیّت ها، موفق و پیروز باشید.


قم - احمد منتظری

1390/12/18

پیک نت 20 اسفند

giovedì 8 marzo 2012

پیشگامان جنبش زنان در ایران-بنیانگذاری جمعیت نسوان سال 1301 - 90 سال پیش



پیشگامان جنبش زنان در ایران

جمعیت نسوان وطنخواه ایران در سال 1301 بنیانگذاری شد. یعنی 90 سال پیش. خانم محترم اسکندری پیشگام تشکیل این جمعیت بود و نشریه ای نیز با همین نام منتشر کرد. کلاس درس برای دختران، بیمارستان برای زنان فقیر و... از فعالیت های این جمعیت بود که در سال 1312 که رضا شاه فضای سیاسی ایران را کاملا بست، این انجمن را نیز غیر قانونی اعلام کرد
 

mercoledì 7 marzo 2012

رای محمد خاتمی کدام نقشه را خنثی کرد؟

بنظرمنهم خاتمی تا آخرین لحظه مردم رو به رأی ندادن تشویق کرد و با رأی دادنش بصورت مخفیانه حتی بدون یک عکس و مهمتر باطل کردن رأی خود نقشه های شومی که خود او از آن خبر داشت را نقش برآب کرد 

سلام- اگر آقای خاتمی هیچ دلیلی برای رای دادن اعلام نمی کرد، همین واکنش حجت الاسلام "علی سعیدی"٬ نماینده ولی فقیه در سپاه در باره رای دادن خاتمی کافی است تا بدانیم آنها چگونه با این رای نقشه هایشان نقش بر آب شد.
سعیدی روز دوشنبه (۱۵ اسفند) در گفتگو با "باشگاه خبرنگاران جوان" که از زیر مجموعه های دفتر سیاسی سپاه است و سردار سردبیر سابق کیهان و وزیر ارشاد دولت احمدی نژاد "صفارهرندی" که حالا مشاور مطبوعاتی فرمانده کل سپاه است بر آن نظارت دارد گفت:
 شرکت محمد خاتمی در انتخابات ۱۲ اسفند از روی «صداقت» نبود. ایشان باید از فراز و فرودهای مختلفی که در گذشته به آن دچار بود دست بکشد و با صداقت به عرصه نظام بازگشته و از مسئولین و مردم به خاطر اشتباهات گذشته عذرخواهی کند! او شخصیتی است بی‌اراده در تصمیم گیری‌ها که میان جریان تندرو و جریان مایل به همکاری با نظام، قرار گرفته و هیچکدام از طرف‌ها به حرف وی گوش نمی‌کنند."
یکنفر باید به این حجت الاسلام که عمامه سفیدش بزرگ تر از عقلش است بگوید: حاج آقا! اگر هیچ طرفی به حرف خاتمی گوش نمی کند، پس چرا اینقدر از رای دادن او آشفته شده اید؟ و اگر آقای خاتمی موقعیتی ملی در کشور نداشت و در قلب مردم نبود، چرا چنین موجی از مخالفت با رای دادن او برخاسته است؟

martedì 6 marzo 2012

مهدی خزعلی را دریابیم و از چهارشنبه سوری غافل نشویم

دوستان جان مهدی خزعلی در خطر است او گفته است که اگر رفتار زندانباها تغییر نکند دست به اعتصاب خشک خواهد زد با توجه باینکه او یکبار بعلت ناراحتی قلبی در مدت اعتصاب غذا  بستری شد و هم اکنون در 57 امین روز اعتصاب غذاست این عمل میتواند برای او بسیار خطرناک باشد و هر لحظه امکان ایست قلبی او هست ، او هم اکنون به کمک من تو احتیاج دارد الان بایستی کمپینهای حمایت از او را سامان بدهیم و اخبار او را به همه جا ارسال کنیم  تا حاکمین  در فشار قرار بگیرند تا شاید  خواسته های او را  اجراء کنند - و یااینکه ازش بخواهیم که دست از اعتصاب بکشد    


و اما چهارشنبه سوری روز 23 اسفند یعنی سه شنبه هفته دیگر است ، دوستداران جنبش و یاران سبزی که از رأی دادن خاتمی ناراحت و کامشان تلخ است و بنظرشان خاتمی راه دیگری را در پیش گرفته است بهتر نیست او و یارانش را بگذاریم و به راه خود ادامه بدهیم و اجازه ندهیم اینکار صدمه ای به جنبش بزند و جنبش را از آن خودمان بدانیم نه در انحصار شخص و یا گروهی چه اصلاح طلب چه غیر ! مگر نه این است  که هر کسی در هر جا از حق دفاع کند عضو جنبش سبز هست دیگر چه نیازی به افراد داریم 

چهارشنبه سوری امسال سه شنبه شب 23 اسفند خواهد بود

واژه «چهارشنبه‌سوری» از دو واژه چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفته‌است و سوری که به معنی سرخ است ساخته شده‌است. آتش بزرگی تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته می‌شود[۲] که این آتش معمولا در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن می‌کنند و از آن می‌پرند آغاز می‌شود و در زمان پریدن می‌خوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من» در واقع این جمله نشانگر یک تطهیر و پاک‌سازی مذهبی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد.[۳] به بیان دیگر شما خواهان آن هستید که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلات شما را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به شما بدهد. چهارشنبه‌سوری جشنی نیست که وابسته به دین یا قومیت افراد باشد و در میان عموم ایرانیان (بجز زرتشتیان) رواج دارد

امثال 23 اسفند روز سه شنبه  چهارشنبه سوری خواهد بود این جشن کهن را به همه هموطنان پیش آپیش تبریک میگویم  .

lunedì 5 marzo 2012

جنبش را منحصر به یک فرد نکنیم خاتمی کار خودش را کرد ورأی او مثل من و شما ارزشش یک هست

 سه روز هست که بیصبرانه منتظر پیغامی از طرف خاتمی بودم و مانند بسیاری از شما از این عملش بسیار نارحت اما با این وجود نمیتوانستم دشنام گفتن با او را تحمل کنم  (اصلا" دشنام گفتن کار زشتی است حتی به دشمن) ،  بنظر من کاری که خاتمی با اصول گرایان کرد بیشتر از اینکه خوشحالشان کرده باشد در باطن بسیار از آن ناراحت هستند  خاتمی با هوشیاری نشان داد که با پنبه هم میشود سر برید او محکم از تحریم انتخابات پشتیبانی کرد  و گفت که نامزد نمیدهیم و شرکت در انتخابات بیهوده است و بارها نظر خودش را در این باره گفت مهمتر از رأی او - رأی بسیاری از مردم هست  که تحریم انتخابات را به رأی ندادن تلقی کرده بودند و از خانه بیرون نیامدند و از او هم همین انتظار داشتند علت اینهمه واکنش هم همین است
بنظر من مهم این هست که مردم تحریم را انجام دادند و پای  صندوق نرفتند شما حساب کنید چه تعداد  بخاطر او نرفتند رأی بدهند که رأی او در میانش گم میشود 
خاتمی عملا از تحریم انتخابات تا آخرین لحظات حمایت کرد  و بعد از عمل انجام شده میگوید که منظورش از تحریم رأی ندادن نبوده است  و تحریم به معنای رأی ندادن نیست .  اینهم - یک رأی من  ! اما حداقل هزاران نفر بخاطر مواضع او در انتخابات شرکت نکردند 

او حتی به رژیم اجازه نمیدهد که عکس ناقابلی از او دم صندوق ارائه کنند کاری که با رفسنجانی کردند  و استفاده تبلیغاتی ببرند کاری ندارم که او هم  از این فرصت برای ضربه زدن به حاکمیت استفاده کرد

او میگوید
می بایست این امر را در عمل اثبات کنیم تا با گرفتن هرگونه بهانه ای از بدخواهان روزنه ای برای امکان مفاهمه بیشتر با تکیه بر حقوق و مصلحت مردم و پیشرفت واقعی کشور باز شود

با رأی او عملا" نیروهای تند رو که حتما" خودشان را برای حمله به خیلی ها آماده کرده بودند در حالت آچمز قرار گرفته اند و نمیدانند چه بکنند خاتمی هم کار خودش را کرد  و هم بهانه ای بدست اقتدارگرایان نداد

درس بزرگی که از این عمل میتوانیم بگیریم این هست که رأی هرکس باندازه دیگری ارزش دارد خاتمی رأی داد، اما نتیجه تحریم که عوض نشد  رأی او هم مانند من و شما یک رأی بیشتر ارزش ندارد

حرکت بزرگ مدنی مردم که باآگاهی و شعور انجام شد و  با وجود تمامی تبلیغات و تهدید ها به موفقیت رسید        

venerdì 2 marzo 2012

سیلی سخت مردم ایران به رژیم کودتاگر

با توجه با اخبار رسیده از روز انتخابات مجلس  شورای اسلامی مردم ایران با مدنی ترین شکل ممکن به حاکمیت کودتاگر" نه" بزرگی گفت و با شرکت نکردن در نمایش انتصاباتی که ترتیب داده شده بود نشان داد که هوشیار و هدفمند ایستاده است تا از حقوق خودش دفاع کند  این فرخنده حرکت مدنی و اتحاد ایرانیان بر همه هموطنان مبارک باشد .

اخبار شکست نمایش انتصابات زیر خبر رأی دادن یا ندادن خاتمی پنهان نشود

من اصلا" کار ندارم که خاتمی رفت یا نرفت رأی بدهد و تا موقعیکه تآیید یا تکذیب نشه در باره اش نظری ندارم ولی از نوعی که خبر بیرون آمد و عکس آرشیو قدیمی را در سایت فالس گذاشته بودند یه جورایی مشکوک هست و بیشتر از اون موج لینکهایی که در این باره ارسال  میشوند .مهم این بود که من و شما رأی ندادیم و اکثریت مردم هم همینطور ، منتظر نیاستیم که خاتمی یا امثالهم برایمان آزادی را به ارمغان بیاورد واگر نتوانست ناامید شویم ، راه خودمان را برویم  آنها هم همراهمان خواهند آمد ،نگذاریم خبر شکست انتصابات خودش را زیر اخبار خاتمی پنهان کند ، امروز کودتاگران از مردم ایران ضربه سختی خوردند.  گرامی اش بداریم  

giovedì 1 marzo 2012

امروز 11 اسفند از ساعت 4 به بعد در خیابانهای محله خودمان و مراکز خرید

.دوستان به پیشنهاد شورای هماهنگی راه سبز امید امروز 11 اسفند از ساعت 4 از خانه بیرون میآئیم  دیگر لازم نیست برای تظاهرات به مکان مخصوصی رفت و خطر دستگیری را بجان خرید به ظاهر همه به خرید یا گردش میرویم بدون هیچ نشان سبز یا شعاری ،  تعداد که زیاد شد گروهها همدیگر را پیدا خواهند کرد ، در خیانهای اطراف محل سکونت مان به پیاده روی میپردازیم و یا بطرف مراکز خرید و پارکهای نزدیک میرویم . اینطور اکشن که در سراسر شهربرگذار میشود امکان سرکوب برایش مهیا نیست 
ما بیشماریم و حتما" هم پیروز خواهیم شد