mercoledì 29 febbraio 2012

اسکناس نویسی برای روز 11 اسفند و 12 اسفند


دوستان چقدر حاضرید برای جنبش سبز مایه بگذارید ؟، من دیروز این 8000 تومان رو شعار نویسی کردم  البنه تو ترینها رو انتخاب کردم و تو مسیر انداختم  شاید بنظر کم بیاد اما اگر هر کدام از ما همین فردا اینکاررو بکنیم مطمئنا" عده ای زیاد رو اطلاع رسانی کرده ایم و به آنها  امیدی داده ایم که تنها نیستند ،فردا 11 اسفند تولد میرحسین هست در خانه نمانیم از ساعت 4 به بعد بسمت مراکز خرید یا پارکهای اطراف محل سکونت ، روز 12 اسفند هم که روز تحریم بزرگ هست علاوه بر رأی ندادن خانه نشینی هم خیلی مهم هست ... ما همه با هم هستیم و بیشمار و بالاخره هم پیروز خواهیم شد

  

martedì 28 febbraio 2012

روز 11 اسفند تولد میرحسین هست در خانه نمانید

دوستان عزیز و همراهان جنبش سبز اینبار فراخوان شورای هماهنگی ویژگی مهمی  دارد دیگر قرار نیست در محل مخصوصی تجمع کنیم و خطر دستگیری و جنگ و گریز با مزدوران رژیم داشته باشیم ،   پنج شنبه 11 ا سفند روز تولد میرحسین هم هست همه با هم میتوانیم به  گردشی برویم تا  پارک نزدیک محل سکونت و یا به طرف مرکز خرید محله مان در این اکشن جنبش سبزکه از ساعت 4 قرار هست که اجرا شود همه میتوانند شرکت کنند تمامی اعضای خانواده بدون هیچ واهمه ای ،  روز جمعه هم که روز انتصابات هست  که در خانه بمانیم و شریک نمایش مسخره رژیم نشویم . ما بیشماریم و عاقبت پیروز خواهیم شد  

او را میشناسید ؟ همچنان ایستاده است . 11 اسفند خرید سبز -12 اسفند خانه نشینی

lunedì 27 febbraio 2012

خبر فراخوان شورای هماهنگی در سایت آفتاب نیوز -و تأثیر پذیری آن از بالاترین

هر چند که این خبر به ظاهر  جهت مسخره کردن در این سایت آورده شده اما بهر حال فراخوان شورای هماهنگی هم درآن آمده است لینک دادن مستقیم از این سایت ممکن نیست وبهمین جهت آنرا اینجا آوردم  




به نظر می رسد بعد از دستورالعمل های سایت بالاترین در مورد نشان دادن اعتراض خود در ۲۵ بهمن از طریق راهپیمایی سکوت در پیاده روها، خاموش کردن وسایل برقی در ساعت ۹ شب و دنده عقب رفتن در خیابان ها شواری هماهنگی راه سبز امید نیز با یازده بدر خود در اسفند ماه دنباله رو سایت بالاترین است.
آفتاب: شورای هماهنگی راه سبز امید در حال پیاده کردن سناریوی سایت بالاترین است.

شورای هماهنگی راه سبز امید از مردم خواسته است در روز پنجشنبه ۱۱اسفند، بیرون از خانه با حضور گسترده و پر شور در اماکن عمومی (مراکز خرید ، میادین ، پارک ها و…) به‌ویژه در فاصله ۴تا ۶بعد از ظهر، برای آگاهی دادن به دوستان در مورد انتخابات نمایشی و در روز ۱۲اسفند به نشانه همبستگی با رهبران زندانی جنبش سبز، یک روز را همراه خانواده در حبس خانگی بمانند و این بار اعتراض خود را اینگونه به نمایش بگذارند.

شورای هماهنگی افزوده است: «خلاقیت و پیگیری و حضور فعال کوشندگان آزادی‌خواه و دموکراسی‌طلب سبز در روزهای مانده تا ۱۲اسفند، افزون بر آگاهی بخشی در مورد انتخابات دروغین آتی، و تبیین مواضع حق‌طلبانه و مشروع جنبش سبز، موجب گسترش و تداوم و تعمیق این جنبش اعتراضی و مدنی خواهد شد.ابتکار و همفکری یاران جنبش سبز در شبکه‌های اجتماعی حقیقی و مجازی، همراه با امید، پایداری، شجاعت مدنی و پیگیری مستدام مطالبات قانونی و خواست‌های انسانی ، مددرسان تغییر سازنده در اوضاع نابسامان فعلی و خروج کشور از وضع بحرانی کنونی خواهد بود.»

به گزارش جام نیوز،به نظر می رسد بعد از دستورالعمل های سایت بالاترین در مورد نشان دادن اعتراض خود در ۲۵ بهمن از طریق راهپیمایی سکوت در پیاده روها، خاموش کردن وسایل برقی در ساعت ۹ شب و دنده عقب رفتن در خیابان ها شواری هماهنگی راه سبز امید نیز با یازده بدر خود در اسفند ماه دنباله رو سایت بالاترین است.

giovedì 23 febbraio 2012

پنجشنبه 11 اسفند همه در خیابان و 12 اسفند همه در خانه

بالاخره بیانیه شورای هماهنگی که سخت منتظرش بودم بیرون آمد در این بیانیه از مردم خواسته شده است که در روز 11 اسفند از ساعت 4 تا 6 بعدازظهر (که البته روز تولد میرحسین هم هست ) در خانه نمانیم و به مراکز خرید و پارکها یا میادین اصلی نزدیک محل سکونت برویم و روز 12 اسفند که روز انتخابات نمایشی است در خانه بمانیم

فرق این فراخوان با بقیه این است که اینبار مکان بخصوصی اعلام نشده و بظاهر همه برای خرید یا گردش به پارکها یا پیاده روی میرویم باینصورت میتوانیم تمامی خانواده بدون ترس و واهمه ای از دستگیری و بگیر وببند در این اکشن شرکت کنیم.بنظر من این بهترین کاری بود که میشود کرد در مبارزات بدون خشونت اکشنها بایستی بصورتی باشد که همه بتواننجد در آن شرکت کنند . از اطلاع رسانی در خارج از اینترنت غافل نشویم یک خط شعار یک اسکناس نوشته شده تماس با دوستان و همسایگان حدااقل کاری است که میتوانیم بکنیم. 

متن کامل  بیانیه شورای هماهنگی 

شورای هماهنگی راه سبز امید از مردم دعوت کرده است که روز 12 اسفند در خانه مانده و اعتراض خود به حبس خانگی رهبران جنبش سبز را به نمایش بگذارند.
در این بیانیه آمده است: از همگان دعوت می کنیم با برنامه ریزی قبلی، در روز پنجشنبه 11 اسفند، بیرون از خانه با حضور گسترده و پر شور در اماکن عمومی(مراکز خرید ، میادین ، پارک ها و...) به‌ویژه در فاصله 4 تا 6 بعد از ظهر،  برای آگاهی دادن به دوستان در مورد انتخابات نمایشی، و در روز 12 اسفند به نشانه همبستگی با رهبران زندانی جنبش سبز،  یک روز را همراه خانواده در حبس خانگی بمانند و این بار اعتراض خود را اینگونه به نمایش بگذارند. راه سبز امید تا آخر سبز می ماند و امیدش را برای بهروزی مردم این سرزمین از دست نمی دهد.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
 
به‌نام خداوند بخشنده مهربان
 
مردم شریف و آگاه ایران
 
پیش از هر سخنی، لازم است بار دیگر از حضور آگاهانه همراهان شجاع و متعهد جنبش سبز در سراسر ایران به مناسبت اولین سالگرد 25 بهمن سپاسگزاری کنیم. این حضور نشان داد که به رغم تلاش اقتدارگرایان برای حاکمیت جو ارعاب، و با وجود دشواری های زندگی روزمره، احساس مسئولیت نسبت به آینده این مرز و بوم در ایرانیان زنده و شعله امید به تغییر روندهای اداره کشور برای دستیابی به فردایی بهتر در دل یکایک ما پاینده است. لشگرکشی نیروهای امنیتی، لباس شخصی، انتظامی و نیروهای ویژه به خیابان ها و دستگیری های فله ای در خیابان ها، رسواگر دروغ گویی های حاکمان شد: معلوم شد جنبش سبز همچنان سرزنده و پویا، و حکومت از ناهمدلی خیل عظیم معترضان آگاه و هراسناک است. و نیز معلوم شد که همراهی اقتدارگرایان با جنبش های آزادیخواهانه مردم منطقه دروغ بزرگی بیش نیست و آزادی اعتراض برای همه خوب است بجز مردم ایران. 
 
اینک در آستانه برگزاری انتخابات نمایشی نهمین دوره مجلس شورای اسلامی توسط کسانی هستیم که کارنامه شان مملو از بی اعتقادی به «جمهوریت» و بی اعتنایی به «اسلامیت» نظامی دارد که در ابتدای شکل گیری، عزم آن کرده بود که برپایی جمهوری اسلامی، زمینه را برای حاکمیت ارزش های والای اخلاقی در عرصه های زتدگی فردی و اجتماعی ایرانیان هموار سازد، و اینک در گرداب بی اخلاقی حکمرانانش گرفتار گشته است. امروز کسانی مردم را به شرکت در انتخابات می کنند که ذره ای برای رأی مردم ارزش قائل نیستند و در پی آنند تا در اولین فرصت، بقایای نشانه های جمهوریت و مردم سالاری را نیز بزدایند و با خاطری آسوده، انتصابی شدن همه مناصب را اعلام کنند.
 
این روزها مردم از خود می پرسند مگر مجلس کنونی چه تغییری در زندگی شان بوجود آورده که حالا با شور و شوق در انتخابات مجلس آینده شرکت کنند؟ برای چه باید در انتخاب مجلسی که قوانین مصوبه آن مورد بی اعتنایی مجریان قانون و حتی گاه خود قانونگذاران قرار می گیرد، و نقش نظارتی اش بر دستگاه های اجرایی کشور با یک تماس تلفنی از مراکز قدرت تعطیل می شود، مشارکت کنند؟
 
دستگاه های تبلیغاتی اقتدارگرایان سعی می کنند با انتقال نقطه ثقل مشکلات کشور از داخل به خارج، احساسات میهن دوستانه ایرانیان را برانگیزند تا از این راه، بر نابسامانی های عدیده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که مسبب آن هستند سرپوش گذارند و از پاسخگویی به مردم فرار کنند. گردانندگان نمایش انتخاباتی می خواهند این بار هم از حربه های تبلیغاتی نخ نمایشان استفاده کنند و با تبلیغات گسترده در باره خطراتی که کشور را تهدید می کند، بحران سازی و بحران نمایی کنند و از مردم بخواهند برای مقابله با آن بحران ها به پای صندوق های رأی بیایند. شگفتا که کسانی که انقلاب را از محتوا واصالت آن تهی کرده‌اند امروز برای ترغیب شرکت مردم در انتخابات به انقلاب و چهره های بارز آن متوسل می شوند! شرکت در انتخاباتی نمایشی که باعث ترغیب حاکمیت استبداد به ادامه سیاست‌های ضد ملی و ضد مردمی منجر و به تثبیت استبداد بینجامد، در واقع نه تنها وظیفه‌ای انقلابی نیست بلکه مغایر با آرمان‌های ملت در انقلاب اسلامی سال ۵۷ است.
 
حال و در پی استقبال گسترده ای که از دعوت برای عدم شرکت در انتخابات شده، می خواهند عدم شرکت را خلاف اهداف انقلاب، قانون و شرع بنمایانند.
به حکمرانان باید گفت بجای توسل به ماشین تبلیغاتی فرسوده تان و بجای آن که رابطه تان با مردم را یا بر تهدید، یا بر تزویر و یا بر تطمیع بنا کنید، سر تسلیم در برابر حقیقت فرود آورید، به نظر آنان تمکین کنید و به شعورشان احترام بگذارید. این است راه رسیدن به وحدت ملی واقعی و این است راه حفاظت از منافع ملی ساکنان این مرز و بوم در مقابل طمع ورزی های قدرت های بیگانه. مردم ما در مقابل تهدیدهای خارجی از کیان میهن خود، و نه از شما، دفاع خواهند کرد. مگر نمی بینید که در میان صفوف منتقدانتان، حماسه آفرینان دیروز جبهه های نبرد و خانواده های شهیدان سرافراز جنگ تحمیلی چه پر شمارند؟
 
به دولتمردان باید گفت آنچه فراموش شده این است که «جمهوریت» یعنی شرکت انتخابات برای شهروندان یک «حق» است و تمکین به نتایج آن برای دولتمردان یک «تکلیف». رأی دادن حقی است که مردم اگر بخواهند می توانند از آن برای تداوم یا تغییر روندهای جاری در ادارة کشور استفاده کنند و اگر هم بخواهند با عدم شرکت در آن، نارضایتی شان از شیوه حکمرانی حکومتشان را اعلام کنند. جمهوریت یعنی نظارت بر اعمال حکومت از آن مردم است که از طریق رسانه های آزاد، مجلس آزاد، احزاب آزاد و تجمعات مسالمت آمیز آزاد انجام می گیرد. حال که همه این آزادی ها را نادیده گرفته اید، از انتخاباتی که عاری از شرایط برگزاری عادلانه و منصفانه است چه انتظاری می توان داشت؟ 
 
به وعاظ السلاطین باید گفت که شرکت نکردن در انتخابات مغایر با شرع نیست. شارع مقدس انسان را آزاد آفریده و پاسداشت آزادی او را چنان ارج و مقامی داده که از او خواسته جز در برابر حق و حقیقت سر تعظیم فرور نیاورد. تفسیری از دینداری که انتخابگری آزادانه و آگاهانه را از انسان سلب کند، از دین جز کالبدی بی روح باقی نمی گذارد. شریعت بازیچه دست قدرتمندان نیست تا هر چه بر خلاف نیل و اهداف خویش دیدند را غیرشرعی بنامند.
 
به فرماندهان دستگاه سرکوب باید گفت مگر شما با سرکوب مردم معترضی که تنها و تنها به دنبال رأی گم شده و مصادره شده شان بودند، شهادت ده ها تن از جوانانی که هر یک سرمایه ای برای آینده این کشور بودند، دستگیری صدها نفر که جز پاسداشت از جمهوریت نظام دغدغه ای نداشتند، حبس خانگی چهره های تابناک دوران مبارزه و جنگ تحمیلی، سانسور مطبوعات و تعطیلی احزاب سیاسی نمی خواستید سکوت گورستانی بر کشور حاکم شود؟ اینک مردم می خواهند نتایج این سکوت گورستانی را به نمایش بگذارند. در گورستان، کسی جشن نمی گیرد، حتی برای دلخوشی شما ! اگر می خواهید به قول خودتان تنور انتخابات را گرم کنید، مانند انتخابات سال 88 ارقام را دستکاری کنید، به صدا و سیمای غیرملی سفارش بدهید از همین حالا گزارش های تفصیلی از استان های مختلف تهیه کند و صف های انتظار را طولانی تر از همیشه نشان دهد، فردای روز رأی گیری میزان مشارکت را بی سابقه توصیف کنید و برای یکدیگر پیام های تبریک ارسال کنید، اما گناه این مردم چیست که نمی خواهند هیزم آن تنور  باشند؟
و به همراهان جنبش سبز باید خاطر نشان کرد که مبارزه مدنی، به شکل های مختلف صورت می گیرد. گاه به خیابان می آییم و بدون توسل به خشونت، حضور اعتراض آمیزمان را نشان می دهیم، و گاه در خانه می مانیم و نارضایتی مان را با نیامدن به پای صندوق های رأی به رخ می کشیم. به همراهان خود و مردم یادآوری کنید که امروزه قدرت واقعی در دست آنهاست و غیرقابل پیش بینی بودن کنش های اجتماعی آنها، خواب راحت از اقتدارگرایان سرکوبگر ربوده است. کدام جنبش اجتماعی و مدنی در جهان سراغ دارید که پیش از هرکجای دیگر، زندان ها را تسخیر کرده باشد و آزادگان سرافراز دربند اینگونه با شهامت و بی اعتنا به رعب و وحشتی که سرکوبگران سعی در القای آن دارند بر علیه خودکامگی غریو آزادی سر می دهند؟
 
خلاقیت و پیگیری و حضور فعال کوشندگان آزادی‌خواه و دموکراسی‌طلب سبز در روزهای مانده تا 12 اسفند، افزون بر آگاهی بخشی در مورد انتخابات دروغین آتی، و تبیین مواضع حق‌طلبانه و مشروع جنبش سبز، موجب گسترش و تداوم و تعمیق این جنبش اعتراضی و مدنی خواهد شد. ابتکار و همفکری یاران جنبش سبز در شبکه‌های اجتماعی حقیقی و مجازی، همراه با امید, پایداری, شجاعت مدنی و پیگیری مستدام مطالبات قانونی و خواست‌های انسانی ، مددرسان تغییر سازنده در اوضاع نابسامان قعلی و خروج کشور از وضع بحرانی کنونی خواهد بود.
 
لذا از همگان دعوت می کنیم با برنامه ریزی قبلی، در روز پنجشنبه 11 اسفند، بیرون از خانه با حضور گسترده و پر شور در اماکن عمومی(مراکز خرید ، میادین ، پارک ها و...) به‌ویژه در فاصله 4 تا 6 بعد از ظهر،  برای آگاهی دادن به دوستان در مورد انتخابات نمایشی، و در روز 12 اسفند به نشانه همبستگی با رهبران زندانی جنبش سبز،  یک روز را همراه خانواده در حبس خانگی بمانند و این بار اعتراض خود را اینگونه به نمایش بگذارند. راه سبز امید تا آخر سبز می ماند و امیدش را برای بهروزی مردم این سرزمین از دست نمی دهد.
 
شورای هماهنگی راه سبز امید
   

mercoledì 22 febbraio 2012

پیام میرحسین به مردم :صبر و استقامت و ادامه راه حق

در پی تماس تلفنی که مهندس میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد با فرزندانشان داشتند مهندس موسوی اظهار داشت که همچنان بر سر مواضع خودش محکم ایستاده است و از  دخترانش ، احتمالا" خطاب به مردم خواست که صبر و استقامت بیشتر داشته باشند و پیمودن راه حق را ادامه دهند .خانم رهنورد هم فاش کرد که در مقطع زمانی بصورت انفرادی نگهداری می شده اند و امکان صحبت با همدیگر را نداشته اند . این پیام بار دیگر جرقه امید را در دل میلیونها ایرانی خواهد زد و محبوبیت این زوج مبارز را بیشتر خواهد کرد 

lunedì 20 febbraio 2012

پیشنهاد تحریم انتخابات و خانه نشینی در روز انتخابات بوسیله مجتبی واحدی مشاور مهدی کروبی

مجتبی واحدی مشاور مهدی کروبی از مردم خواست که در انتخابات نمایش شرکت نکنند و روز 12 اسفند را در خانه بمانند ، بنظرم پیشنهاد خوبی است چون جنبش سبز بارها در خیابان اکشن های مختلفی را به نمایش گذاشته است اما آنچه که پاشنه آشیل نظام خواهد بود انجام اعتصاب عمومی است مهم ایجاد هماهنگی برای همین کارهای بظاهر ساده است روز 12 اسفند را در خانه میمانیم  . همه باهم خبررسانی کنیم این اکشن میتواند خیلی مؤثرتر از تظاهرات خیابانی باشد. ما بیشماریم 

sabato 18 febbraio 2012

از این 86 نفر فقیه در مجلس خبرگان یک نفر مانند نوری زاد پیدا میشود

اعضای محترم مجلس خبرگان در بین شما برادران  آیا یک نفر پیدا خواهد شد که قانون را به رهبر ج اسلامی متذکر شود  ؟واقعا"منتظریم ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد ؟  آیا تأکید بر اجرای همین قانون اساسی  جرم محسوب میشود 

giovedì 16 febbraio 2012

روس ها: هر لحظه امکان جنگ هست بزرگترین لشکر کشی اتمی – موشکی در خلیج فارس

نمیدانم اینها چرا با آتش بازی میکنند  و هر روز بدنبال تحریک پیشرفتهای اتمی که اروپا و بسیاری از کشورها 50 سال پیش به آن دست یافتند به رخ دنیا میکشند اگر جنگی شکل بگیرد اول از همه خانه های سران را موشک باران خواهند کرد











خبرگزاری "ریانووستی" از مسکو، روز گذشته (26 بهمن) خبر داد:

دریاسالار "ولادیمیر کومویدوف" رئیس کمیته امور دفاعی مجلس روسیه اعلام کرد: ناوهای آمریکایی در موقعیتی مستقر شده اند که هر لحظه می توانند صدها موشک بالدار نوع Tomohawk را به طرف ایران شلیک کنند.

دریاسالار کومویدوف که این شرایط را در دیدار با وابسته های نظامی کشورهای خارجی در مسکو تشریح می کرد افزود:

"در حال حاضر 17 ناو آمریکایی که حامل موشک های بالدار Tomohawk هستند، در نزدیکی سواحل ایران مستقر شده اند".

دو زیردریایی اتمی نوع Los-Angeles که هر کدام مجهز به 24 سکوی 12 موشکی برای شلیک می باشند در جنب 17 ناو امریکائی یاد شده در حرکت اند.

همچنین سه رزمناو Ticonderoga با 26 سکوی پرتاب موشک و 12 ناوشکن نوع Arleigh Burke .

بدین ترتیب آنها با 352 سکوی پرتاب موشک جزو ناوکروه مستقر در منطقه خلیج فارس هستند.

در صورت تشدید وخامت اوضاع در منطقه خلیج فارس ممکن است که ناوهای نیروهای دریایی بریتانیا، ایتالیا، فرانسه، آلمان و برخی دیگر از کشورها به ناوگروه آمریکایی بپیوندند.

پیک نت 27 بهمن

mercoledì 15 febbraio 2012

درسی که حکومت از تظاهرات دیروز باید بگیرد هر 10 نفر را 10 هزار نفر حساب کنید

همینقدر که همه فهمیدند جنبش سبز زنده است کافی است




اگر هر 10 نفر را 10هزار نفر حساب کنیم که بی شک، فراتر از این است، آنوقت می توان تظاهرات دیروز تهران را، تظاهراتی میلیونی ارزیابی کرد. تظاهرات دیروز تهران نشان داد که اگر نیروی سرکوب از مقابل مردم کنار برود و حکومت شهر و امنیت آن را به خود مردم، - مردم واقعی و نه اوباش حکومتی- بسپارد، آنوقت تظاهرات 25 خرداد 1388 حتی پر شمارتر از آن برگزار خواهد شد.

حتی گزارش هائی که از برخی شهرهای بزرگ ایران رسیده، مردم در آن شهرها نیز دیروز برای راهپیمائی به خیابان آمده اند. واقعه دیروز را اگر حکومت دست کم بگیرد و یا به نیروی خود برای جلوگیری از شکل گیری یک تظاهرات عظیم افتخار کند، خود را فریب داده است و بس. حادثه دیروز، که علیرغم قطع تمام ارتباط های اینترنتی و تلفنی و حتی قطع شبکه های ماهواره ای تلویزیونی و نزدیک به سه سال سرکوب خونین شکل گرفت، نشان داد که حکومت باید در انتظار بزرگ ترین تحریم انتخابات در تاریخ انتخابات در ایران باشد. وقتی با تهدید و باچوب و چماق و گلوله و موتور سوار و خطر زندان و مرگ مردم اینگونه به خیابان می آیند، و وقتی همین نیرو نمی تواند نقشی در بیرون کشیدن مردم از خانه و بردن آنها سر صندوق های رای بازی کند و اختیار در دست خود مردم است، آنوقت تحریم ملی قطعی است! و این در شرایطی است که مملکت از هر سو در خطر است و یگانه راه نجات از بحران وحدت ملی واقعی است. وحدتی که با تهدید بدست نمی آید و چهره های دعوت کننده آن نیز دیگر نمی تواند امثال خامنه ای و احمدی نژاد و فرماندهان سپاه و احمدی جنتی باشند!

آن چهره های وحدت بخش در حبس خانگی اند و در زندان اند و یا سکوت را ترجیح داده اند تا سرانجام پیشانی آقای خامنه ای به سنگ بخورد

martedì 14 febbraio 2012

نکنه تا 25 بهمن سال آینده صبر کنیم برنامه فردا 26 بهمن را بریزیم

دیدید که جنبش سبز زنده است

همه و همه ما میدانیم که اگر اعتراضات هر چند هم که با سکوت برگذا ر شوند اگر مستمر نباشند نه تنها فایده ای ندارند بلکه به تحلیل رفتن جنبش میانجامند و زمان استراحتی میدهند به عناصر مزدور، پس از همین الان بفکر باشیم که چکاری میشود کرد ، از این به بعد سوت زدن را هر شب  ساعت 10 ادامه بدهیم و بعدازظهر ها همه با هم به خرید میرویم هر گاه که هماهنگی به حداکثر رسید به اعتصاب عمومی فکر میکنیم
. دست بدست هم بدهیم تا ایرانمان را آزاد کنیم  

از فردا 26 بهمن به بعد هر روزه همه با هم به خرید میرویم -پیشنهاد به شورای هماهنگی

ببینید دوستان اینکه ما یکروز قرار بگزاریم و بعد تا سال بعد یادمان برود که چکار داشتیم میکردیم که نمیشه ، بایست  کارهایمان پشت سر هم باشد یکی از کارهایی که میتوانیم بدون خطر انجام بدهیم رفتن به خرید هست با تمامی خانواده آنهم نه یه مکان خاص مثلا" خیابان ولی عصر یا تجریش یا ونک ، در تمام شهر بطرف مراکز خرید نزدیک محل سکونت ،اگر مایل به تغییر هستیم و اینکار را بدون هزینه زیاد میخواهیم انجام بدهیم بهترین راه انجام همین کارهای دسته جمعی است  تا کم کم ضمینه اعتصاب سراسری را مهیا کنیم - سوت زدن های شبانه هم تا پیروزی بایست ادامه داشته باشد . شما هم اگر موافق هستید به شورای هماهنگی میل بزنید آدرس میل در قسمت نظرات  

sabato 11 febbraio 2012

دیگه جای انتقادی نیست سوت به جای الله اکبر-ساعت 8 - 24 بهمن

اولین کاری که میکنیم فردا تهیه کردن چند تا سوت هست ، صدای سوت بلند تر از فریاد هست و قابل شناسایی هم نیست و تا مسافت طولانی تری همه شنیده میشود کار را به بقیه نگذارید شما هم دست بکار شوید و فردا تعدادی سوت بخرید و بین همسایگان و دوستان سبز تقسیم کنید 24 بهمن شب ساعت 8 اعتراض ازاین کم هزینه تر و مدنی تر نیست همه را خبر کنیم .

اگر راهپیمایی 25 بهمن تبلیغاتی است مزدوران را به خیابان نفرستید

اگر واقعا" اینها همه اش شعاره و این راه پیمایی جنبه تبلیغات دارد نیروی انتظامی و مزدورانتان را در خانه نگهدارید ، اما اگر 25 بهمن صف عریض و طویل از برادران نشانمان دادید بدانید که مانند ... از جنبش سبز میترسید و جنبش سبز و اعتراضی از همیشه بیدار تره 

venerdì 10 febbraio 2012

شورای هماهنگی : بپاس یکایک شهیدان انقلاب، جنگ و جنبش سبز، و همه قهرمانان دربند آن راه خود را با صبر، مقاومت ، عقلانیت امیدو خلاقیت ادامه خواهیم داد

شورای هماهنگی راه سبز امید: از همه امکانات استفاده کنید

شورای هماهنگی راه امید در بیانیه ای جدید به مردم تآکید کرده است که با صبر و استقامت و امید و خلاقیت با استفاده از همه امکانات  راه خود را برای رسیدن به آزادی ادامه دهند  
شورای هماهنگی راه سبز امید همراهان سبز خود و یکایک شهروندان معترض به اوضاع بحرانی ایران (از شرایط سیاسی گرفته تا اقتصادی و بین‌المللی) را بار دیگر به اعتراض و مقاومت در برابر استبداد داخلی و مداخله خارجی (از تحریم ها گرفته تا جنگ ) فرا خواند.
شورای هماهنگی راه سبز امید در بیانیه تازه خود، با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی نوشته است: یاران دیرین انقلاب، کروبی، رهنورد و موسوی از حصر خانگی نظاره‌گر آتشی هستند که تمامیت‌خواهان به خرمن منافع ملی زده‌اند. جنگ قدرت در حاکمیت و خودکامگی شیفتگان قدرت، آنان را هر روز از اهداف اصلی انقلاب مردمی۵۷ دور می‌کند.
این بیانیه بر استفاده‌ی حداکثری همه‌ی یاران آزاده و سبز جنبش اعتراضی مردم ایران از کمترین امکانات و حداقل‌های موجود، در زمان باقی‌مانده تا ۲۵ بهمن، برای اطلاع رسانی در مورد راهپیمایی مزبور، حضور فعال و خلاقانه و توام با تدبیر و به ‌دور از خشونت در این آیین اعتراضی، و نیز تداوم مقاومت صبورانه و امیدوارانه در برابر دولت کودتا، تا آزادی آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد، و تمامی زندانیان سیاسی تاکید کرده است.
در این بیانیه آمده است: این گام نخست برای نیل به «حاکمیت ملی» از گذرگاه انتخابات آزاد، سالم و عادلانه است. بپاس یکایک شهیدان انقلاب، جنگ و جنبش سبز، و همه قهرمانان دربند آن، تلاش برای تحقق آرمان‌های انقلاب ۵۷ و مطالبات برحق مردم ایران پس از انتخابات ۱۳۸۸ را با صبر، مقاومت، عقلانیت، امید و خلاقیت ادامه خواهیم داد.
به گزارش کلمه، متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
به نام خدایی که انسان را آزاد آفرید و او را به آزادی از قید بندگی هر آنچه غیر اوست فراخواند
امسال سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با گرامی سالروز میلاد پیامبر اکرم (ص)، آخرین فرستاده خداوند و راهبر بزرگترین انقلاب تاریخ بشریت مقارن گشته است؛ تقارنی که ما را به تأمل در کارنامه دو انقلاب با فاصله چهارده قرن فرا می خواند. هدف هر دو این انقلاب ها، مانند همة نهضت های دیگری که به رهبری مصلحان شکل گرفته، نجات انسان ها از تیره روزی، جهل، خودکامگی و ستم، و هموار ساختن راه بهروزی آنان و حرکت به سوی بهره مندی، دانایی، آزادی و عدالت بوده است. همة این تلاش ها به معنای احیای ارزش ها اخلاقی و فراهم آوردن شرایط زندگی مبتنی بر اخلاق است. بی جهت نیست که پیامبر گرامی اسلام، هدف رسالت خود را در به کمال رساندن مکارم اخلاقی تعریف می کند.
انقلاب اسلامی مردم ایران در سال ۵۷ نیز برپا شد تا با هدف گسترش آزادی، استقلال، عدالت و پیشرفت، راه بهروزی و بهزیستی بر روی همة ایرانیان، صرف نظر از تفاوت هایی که در زبان، نژاد، مذهب و مانند آن دارند، گشوده گردد. اهدافی که در سایه وسیله ای که تبدیل به هدف شد، یعنی حفظ نظام، روز به روز کمرنگ تر شد. جای بسی تأسف است که این روزها مردم ایران در حالی به سی و سومین سالگرد پیروزی انقلابشان نزدیک می شوند که از آرمان های آن نشانی باقی نمانده است. صرف هزینه های گزاف از سوی دستگاه های دولتی و حکومتی برای برپایی جشن های پیروزی انقلاب، در حالی که مردم شهر و روستا در تأمین نیازهای اولیه زندگیشان با فقر و ناداری دست و پنجه نرم می کنند، نشان از این بی نشانی دارد.
۲۲ بهمن امسال نه فقط زیر سایه‌ی ادامه‌ی بی‌توجهی خودکامگان به آرمان‌های انقلاب، و تداوم حبس غیرقانونی بسیاری از فعالان سیاسی و یاران انقلاب، که تحت‌الشعاع تداوم زندان خانگی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد، و نیز تشدیدتحریم‌های اقتصادی علیه ایران و خطر جنگی خانمانسوز (برخاسته از عطش قدرت راست‌های افراطی در خارج و داخل ایران) است.
یاران دیرین انقلاب، کروبی، رهنورد و موسوی از حصر خانگی نظاره‌گر آتشی هستند که تمامیت‌خواهان به خرمن منافع ملی زده‌اند. جنگ قدرت در حاکمیت و خودکامگی شیفتگان قدرت، آنان را هر روز از اهداف اصلی انقلاب مردمی۵۷ دور می‌کند. انقلابی که جان‌ها برایش رفت و آرزوها برای تحقق آرمان‌هایش به دل ماند. اهداف آن انقلاب همچنان آرمان‌خواهان و ایران‌دوستان را به‌خود می‌خواند. هنوز تشنه‌ی استقلال حقیقی میهن‌ایم؛ در پی حاکمیت قانون و تحقق عدالت و مردمسالاری و آزادی قلم و بیان و عقیده و احزاب و مطبوعات و اتحادیه‌ها و نهادهای مدنی مستقل‌ایم؛ جمهوری و رای واقعی مردم را می‌جوییم؛ و اخلاق و ارزش‌های دینی را می‌طلبیم.
اما همچنان که رهبران جنبش سبز تاکید کرده اند، اقتدارگرایان از جمهوریت و اسلامیت نظام جزاسمی و نامی باقی نگذاشته‌اند. آزادی را فدای خودکامگی و شهوت قدرت و ثروت کرده‌اند. استقلال را قربانی منافع اقتصادی و امنیتی خود در پیوند با چین و روسیه ساخته‌اند. فقر و اختلاف طبقاتی فزاینده‌ای را متوجه جامعه نموده‌اند. و هم‌زمان، با ماجراجویی‌ سیاسی، منافع ملی را با خطر میهن‌سوز جنگ مواجه کرده‌اند.
شورای هماهنگی راه سبز امید همراهان سبز خود و یکایک شهروندان معترض به اوضاع بحرانی ایران (از شرایط سیاسی گرفته تا اقتصادی و بین‌المللی) را بار دیگر به اعتراض و مقاومت در برابر استبداد داخلی و مداخله خارجی (از تحریم ها گرفته تا جنگ ) فرامی‌خواند. چنانکه در بیانیه‌ی نهم بهمن‌ماه شورای هماهنگی آمده بود، در اعتراض به اوضاع نابسامان کشور که حاصل کودتای انتخاباتی سال ۸۸ و نادیده گرفته شدن حقوق مردم است، در ادامه‌ی فراخوان ۳۹ زندانی سیاسی جنبش سبز از زندان‌، و هم‌زمان با سالروز زندان خانگی رهبران وفادار و حق‌طلب و آزاده‌ی جنبش سبز، هموطنان آگاه و آزاده‌ی خویش را به راهپیمایی سکوت فرامی‌خوانیم. خیابان‌ انقلاب و آزادی تهران (حدفاصل میدان فردوسی و نواب) و خیابان‌های اصلی تمام شهرهای کشور از ساعت ۱۶ تا ۱۹ بار دیگر تجلی بخش حضور سبز آزادی‌خواهان و دموکراسی‌جویان خواهد شد.
تاکید موکد شورای هماهنگی راه سبز امید، استفاده‌ی حداکثری همه‌ی یاران آزاده و سبز جنبش اعتراضی مردم ایران، از کمترین امکانات و حداقل‌های موجود، در زمان باقی‌مانده تا ۲۵ بهمن، برای اطلاع رسانی در مورد راهپیمایی مزبور، حضور فعال و خلاقانه و توام با تدبیر و به ‌دور از خشونت در این آیین اعتراضی، و نیز تداوم مقاومت صبورانه و امیدوارانه در برابر دولت کودتا، تا آزادی آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد، و تمامی زندانیان سیاسی است. این گام نخست برای نیل به «حاکمیت ملی» از گذرگاه انتخابات آزاد، سالم و عادلانه است. بپاس یکایک شهیدان انقلاب، جنگ و جنبش سبز، و همه قهرمانان دربند آن، تلاش برای تحقق آرمان‌های انقلاب ۵۷ و مطالبات برحق مردم ایران پس از انتخابات ۱۳۸۸ را با صبر، مقاومت، عقلانیت، امید و خلاقیت ادامه خواهیم داد.
شورای هماهنگی راه سبز امید
۲۱بهمن

mercoledì 8 febbraio 2012

بیست و پنج بهمن همه خیابانها و همه محلات ، در خانه نمانیم

اینکه عده ای از دوستان قرار گذاشته اند که به مکانهایی خاصی بروند برای راهپیمایی فرصت خوبی را ایجاد خواهد کرد که همه شهروندان که میخواهند در یک راهپیمایی مسالمت آمیز شرکت کنند بدون ترس و واهمه ای در خیابانهای اصلی نزدیک محل سکونت خودشان به راهپیمایی بپردازند وقتی جمعیت پراکنده باشد سرکوب خیلی مشکل خواهد شد 
پس روز 25 بهمن بدون هیچ نشان سبزی با همه اعضای خانواده به بیرون بیائیم برای یک را هپیمایی ساده یا رفتن به مراکز خرید در سراسر شهر یا خیابانهای اصلی موفقیت این عمل به آن است که همه با هم باشیم و آنوقت که همه باهم هستیم هیچ نیرویی جلودارمان نخواهد بود . به هر کسی که میتوانید خبر رسانی کنید اسکناس نویس را فراموش نکنید درسایتی خواندم که جوانان لبنان برای جلب توجه مردم به محیط زیست فتوکپی پولهای اسکناس را با نوشته ای بر روی زمین میاندازند  روش بسیار جالبی است برای رساندن پیامی  به گوش مردم  .ما بیشماریم فقط بیکار ننشینیم هر کس یک قدم کوچک بردارد   



مصاحبه تازه سردار حسین علائی خطر بزرگ اینست، که سلطنت باز تولید شود

زمان آن هست که هر کسی که مخالف این شرایط هست مخصوصا" کسانیکه سرکوبشان برای رژیم بدون هزینه نیست پا پیش بگذارند و به کمک مردم بیایند کسانی مانند همین سردار علائی یا مهدی خزعلی یا محمد نوری زاد


سردار سرتیپ تمام، حسین علائی، رئیس سابق ستاد مشترک سپاه پاسداران، که بدنبال انتشار یکی از مقالاتش در روزنامه اطلاعات، اوباش را به جلوی خانه اش در مجموعه مسکونی سپاه پاسداران فرستادند، در مصاحبه تازه ای با روزنامه جمهوری اسلامی، با دقت بیشتری دیدگاه های خود را تشریح کرد. او گفت: حرکتی که در جهان عرب الآن جریان دارد، مسیر انقلاب اسلامی را طی می‌کند به این مفهوم که مهم‌ترین ویژگی انقلاب اسلامی ضد حاکمیت های دیکتاتوری و استبدادی بوده و معتقد به حکومت مردمی هستند. یکی از مهم‌ترین ویژگیهای انقلاب ضد حاکمیت استبدادی، دیکتاتوری و نظام شاهنشاهی است. بنابراین باید مراقبت کرد که این نوع رفتارها در خلق و خوی مردمان و حاکمان باز تولید نشود. امام، منبع مشروعیت را از نظر اجرایی شدن مردم می‌دانند. اینطور نیست که ما بدون خواست مردم بتوانیم “ولی فقیه” تعیین کنیم . اگر ملاحظه فرمائید امام در استدلالشان بر رهبری خودشان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی می‌فرمایند چون مردم در تظاهرات مختلف من را به عنوان رهبر پذیرفته‌‌اند و بخصوص در تظاهرات روز عاشورا و تاسوعای ۱۳۵۷ در همه شهرها این را اعلام کرده‌‌اند بنابراین من به عنوان رهبر حکم دولت موقت را می‌دهم. بنابراین مشروعیت از مردم ناشی می‌شود.







افتی که انقلاب را تهدید می‌کند، ‌اینسا که ما و همه کسانی که انقلاب را قبول داریم همدیگر را تحمل نکنیم. همواره دنبال پیاده کردن افراد از قطار انقلاب باشیم. دنبال بهانه بگردیم و افراد را از قطار پیاده‌کنیم، دنبال این نباشیم که افراد را بیشتر در قطار انقلاب سوار کنیم. این آفت هم در کسانی که در حکومت مسئولیتی دارند وجود دارد و هم در کسانی که خارج از حکومت هستند. تملق و چاپلوسی و تمجید زیردستان که تحمل نمی‌خواهد. شرح صدر و تحمل برای انتقاد است. مدیران باید تحمل و شرح صدر خود را نسبت به کسانی که از آنها انتقاد می‌کنند و متفاوت می‌اندیشند بالا ببرند. من فکر می‌کنم یکی از آفاتی که الآن وجود دارد، این عدم تحمل مدیران نسبت به انتقادها و متفاوت اندیشیدن صاحب‌نظران و کارشناسان خبره است.

می‌خواهیم خودمان حکومت درست کنیم و خودمان خودمان را اداره کنیم.آن هم از طریق انتخابات آزاد، سالم و رقابتی. انتخاباتی که مردم وقتی رأی می‌دهند رأی آنها خوانده می‌شود و آن کسی که مردم رأی می‌دهند از صندوق بیرون بیاید نه آنکه دیگران می‌خواهند.

حرکتی که در جهان عرب الآن جریان دارد، مسیر انقلاب اسلامی را طی می‌کند به این مفهوم که مهم‌ترین ویژگی انقلاب اسلامی ضد حاکمیت های دیکتاتوری و استبدادی بوده و معتقد به حکومت مردمی هستند.

نظام استبدادی مهم‌ترین موضوعی بود که انقلاب برای کنار زدن آن بوجود آمد. به همین خاطر هم نظام شاهنشاهی تبدیل شد به جمهوری اسلامی. این یکی از مسائل مهم است. نکته دیگر اینکه انقلاب ضد ظلم بود و انقلاب برای به حاکمیت رساندن مستضعفین بود.

بنابراین انقلاب بوجود آمد که ضد ظلم باشد و این مستضعفینی که به تعبیر قبل از انقلاب پابرهنه‌گان زمین بودند، اینها هم بتوانند در حکومت نقش داشته باشند و حکومت دست مردم باشد.

یکی از مهم‌ترین ویژگیهای انقلاب ضد حاکمیت استبدادی، دیکتاتوری و نظام شاهنشاهی است. بنابراین باید مراقبت کرد که این نوع رفتارها در خلق و خوی مردمان و حاکمان باز تولید نشود.

در بسیاری از حکومتها یکی از معضلاتی که وجود دارد این است که بعد از مدتی حکومتی که علیه یک رژیم استبدادی بوجود می‌آید، خودش به تدریج تبدیل می‌شود به یک رژیم استبدادی و دیکتاتوری مثل قذافی. قذافی رئیس حکومتی بود که خودش را انقلابی می‌نامید. علیه پادشاهی هم قیام کرده بود. ولی خودش تبدیل به یک پادشاه مادام‌‌العمری شد که امکان کنار زدنش نبود.

انقلاب ما ضد سلطه و ضد وابستگی بود. البته انقلاب ضد تعامل نبود. ضد سلطه و وابستگی بود. تعامل و استفاده از ظرفیت های بین‌المللی متفاوت با وابستگی و تحت سلطه بودن است. امام خمینی می‌فرمودند: ما باید در این دنیا زندگی کنیم. و واقعتیهایش را بپذیریم، نباید زیر سلطه برویم. نباید خودمان را از ظرفیت های بین‌المللی بی‌بهره ‌کنیم. باید مواظب باشیم بیگانه نتواند بیاید و به دلیل عملکردهای غلط ما بر ما سلطه پیدا کند و این خیلی خطرناک است.

نکته بعدی این است که انقلاب علیه فساد بود. این فساد دو نوع است یکی فساد ساختاری و دیگری فساد رفتاری است. فساد ساختاری در جاهای مختلف متفاوت است. فساد ساختاری در حوزة اقتصاد باعث می‌شود بعضی بیشتر بهره‌ ببرند و بعضی کمتر. این می‌شود فساد در ساختارهای اقتصادی. فساد در ساختارهای اداری باعث می‌شود مسائلی به وجود بیاید، آدمهایی که رابطه دارند، در سیستم اداری کارشان را پیش ببرند. بنابراین، این می‌شود فساد در ساختار اداری. فساد در ساختار سیاسی این است که بعضی می‌توانند در ساختار قدرت می‌توانند شرکت کنند. و بعضی نمی‌توانند. این فسادها ممکن است بخشی از آن در دل قوانین و مقررات باشد، بدون اینکه واضعین آن قوانین و مقررات تصور این را داشته باشند، و لیکن عملاً این مشکل بوجود بیآید. یک نوع انحصار برای بعضی‌ها در قدرت ایجاد کند.

مسئله دیگر که برای انقلاب خیلی مهم است اسلامی عملی کردن است. اسلامی عمل کردن به مفهوم برداشت درست از اسلام و قرآن است، نه به معنی برداشتهای نادرستی که الان در جهان اسلام هست.. القاعده می‌گوید من مسلمانم، اما آدمکش است. طالبان می‌گویند ما مسلمانیم و ترور می‌کنند. الان در عراق اینهایی که شیعیان را می‌کشند می‌گویند ما مسلمانیم. بنابراین برداشت های غلط از اسلام یکی از معضلات جهان اسلام است . یکی از مسائلی که باید به آن توجه کنیم تا انقلاب تهدید نشود این است که مراقبت کنیم از اسلام برداشتهای غلط نداشته باشیم. خودمان را دائم در معرض قرآن قرار بدهیم.

مسئله بعدی هم که به نظرمن جزو آفاتی است که انقلاب را تهدید می‌کند،‌اینکه ما و همه کسانی که انقلاب را قبول داریم همدیگر را تحمل نکنیم. یعنی به جای اینکه همگرایی در رفتارها ایجاد بکنیم، واگرایی ایجاد کنیم. همواره دنبال پیاده کردن افراد از قطار انقلاب باشیم. دنبال بهانه بگردیم و افراد را از قطار پیاده‌کنیم، دنبال این نباشیم که افراد را بیشتر در قطار انقلاب سوار کنیم.

به ریزش علاقه بیشتری نشان بدهیم تا به رویش، این یکی از آفات بزرگ است. این آفت هم در کسانی که در حکومت مسئولیتی دارند وجود دارد و هم در کسانی که خارج از حکومت هستند. مدیرانی که قدرت تحمل ندارند به نظر من باید بروند دوباره قرآن را مطالعه کنند. این قدرت تحمل برای تملق و تمجید از مدیران نیست. تملق و چاپلوسی و تمجید زیردستان که تحمل نمی‌خواهد. شرح صدر و تحمل برای انتقاد است. مدیران باید تحمل و شرح صدر خود را نسبت به کسانی که از آنها انتقاد می‌کنند و متفاوت می‌اندیشند بالا ببرند. من فکر می‌کنم یکی از آفاتی که الآن وجود دارد، این عدم تحمل مدیران نسبت به انتقادها و متفاوت اندیشیدن صاحب‌نظران و کارشناسان خبره است.

مهم‌ترین اندیشه‌ای که امام داشتند این بود که برای جمهوری اسلامی نظریة حکومتی داشتند. نظریة حکومتی امام ولایت فقیه بود ولی ولایت فقیهی را که امام مطرح کردند خیلی‌ها درست نفهمیدند. به نظرم باید بروند دوباره از نو بخوانند. ولایت فقیه که امام گفتند اختیارات ولی معصوم را دارد ولی انتخابش با مردم است و مردم بر رفتار ولی فقیه ناظر هستند. خود مردم ناظر هستند. درست است که در ساختار قانون اساسی ما این نظارت توسط خبرگان صورت می‌گیرد، ولیکن اگر شما بروید اندیشه ولایت فقیه امام را بخوانید، کاملاً واضح است. امام، منبع مشروعیت را از نظر اجرایی شدن مردم می‌دانند. اینطور نیست که ما بدون خواست مردم بتوانیم “ولی فقیه” تعیین کنیم . اگر ملاحظه فرمائید امام در استدلالشان بر رهبری خودشان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی می‌فرمایند چون مردم در تظاهرات مختلف من را به عنوان رهبر پذیرفته‌‌اند و بخصوص در تظاهرات روز عاشورا و تاسوعای ۱۳۵۷ در همه شهرها این را اعلام کرده‌‌اند بنابراین من به عنوان رهبر حکم دولت موقت را می‌دهم. بنابراین مشروعیت از مردم ناشی می‌شود. روی بسیاری از اندیشه‌های امام، به صورت مدون کار نشده است.

نوع نگاه امام خمینی به ولایت فقیه با بعضی از قرائت‌هایی که الآن به امام نسبت داده می‌شود متفاوت است. البته ممکن است کسانی بگویند آن قرائت امام بوده و این هم قرائت ماست. این اشکالی ندارد. و لیکن نباید بگویند این قرائت امام از ولایت فقیه است باید بگویند این قرائت ما از ولایت فقیه است و با قرائت امام از ولایت فقیه متفاوت است.

من از زمانی که امام خمینی(ره) بحث ولایت فقیه را مطرح کردند هم در جریان آن بودم، هم خوانده‌ام، هم شنیده‌ام و هم دقت و تدبر و تفکر کرده‌ام و هم در زمان حیات حضرت امام زندگی کرده‌ایم و توجه‌مان هم در زندگی و مبارزه و جنگ و… به امام بوده است. آنچه امام می‌گفت را باید گفت، نه آنچه را که خودمان می‌گوئیم به امام نسبت بدهیم.

بسیاری از مسائلی که امام خمینی مطرح کردند الآن در بعضی موارد با تفسیر به رأی اعمال می‌شود، و این اشکال دارد. ما باید نظر امام را عین خودش بیان کنیم.

من فکر می‌کنم حرکتی که در جهان عرب الآن جریان دارد، مسیر انقلاب اسلامی را طی می‌کند به این مفهوم که مهم‌ترین ویژگی انقلاب اسلامی ضد حاکمیت های دیکتاتوری و استبدادی بوده و معتقد به حکومت مردمی هستند. الآن شما در تمام جهان عرب نگاه کنید. هیچ کشوری نیست که انقلابهایش علیه حاکمیت‌های استبدادی موجود نباشد و به دنبال مردم سالاری نباشند . این اولین ویژگی انقلاب اسلامی بود. اگر شما یادتان باشد، روزهای اولی که نهضت اسلامی شروع شد شعار حکومت اسلامی نبود، شعار جمهوری اسلامی بود. هر چه به سمت روزهای پیروزی رفتیم، معلوم شد به جای شاهنشاهی نظام جمهوری اسلامی می‌خواهیم. روزهای اول نفی”سلطنت” و ”استبداد” بود. شعارهای مردم ضد استبداد، ضد سلطنت و ضد شاهنشاهی بود. ضد دیکتاتوری بود. ضد حاکمیت‌های وابسته بود. شعار مردم مرگ بر این سلطنت پهلوی بود. به نظر من در کشورهای عربی شعارهای انقلاب اسلامی و خواست انقلاب اسلامی دارد دنبال می‌شود. مردم این کشورها می‌خواهند نظام‌های حاکم که یک نظام‌های حکومتی مادام‌‌العمر و فاسد هستند تحت هر عنوانی می‌خواهد باشد، چه پادشاهی، چه جمهوری، چه حتی انقلابی مثل لیبی، اینها را مردم نفی می‌کنند و می‌گویند ما نمی‌خواهیم نظام زور، استبداد و دیکتاتوری داشته باشیم. انقلاب های عربی اولاً دیکتاتوری نمی‌خواهند، ثانیاً سلطه خارجی نمی‌خواهند، ثالثاً مردم سالاری می‌خواهند. مردم عرب می‌گویند ما نظام های مادام‌‌العمر شبه سلطنتی را نمی‌خواهیم. می‌خواهیم خودمان حکومت درست کنیم و خودمان خودمان را اداره کنیم. آن هم از طریق انتخابات آزاد، سالم و رقابتی. انتخاباتی که مردم وقتی رأی می‌دهند رأی آنها خوانده می‌شود و آن کسی که مردم رأی می‌دهند از صندوق بیرون بیاید نه آنکه دیگران می‌خواهند. پیک نت 19 بهمن

martedì 7 febbraio 2012

گزارش ویژه همکار پیک نت از استامبول- فلسطین متحد شد و از جمهوری اسلامی دور

 قطار ج اسلامی که مدتی است ترمز بریده ودر میانه راه قطعات مهمی  را هم از دست میدهد از دست دادن قدرت در فلسطین 
ضربه سختی است که برج اسلامی وارد خواهد آمد




خبرگزاری ها از دولت وحدت ملی فلسطین به رهبری محمد عباس خبر دادند. بدین ترتیب، چند پارچگی فلسطینی ها که جمهوری اسلامی نقش مهمی در آن داشت، به پایان رسید. بویژه که "حماس" با تیز بینی و پیش بینی آنچه در انتظار منطقه است، از جمهوری اسلامی و سوریه فاصله گرفته و ترکیه نزدیک شده است. رهبری دولت وحدت ملی را نیز محمود عباس برعهده گرفت.

در روزهای آخر سال 2011 نخست وزیر اردوغان در یک سخنرانی درون گروهی در جمع وکلای مجلس "حزب عدالت و توسعه" که به طور زنده از شبکه های تلویزیونی ترکیه نیز پخش میشد کارنامه ای از سال 2011 ارائه داد و در مورد سال 2012 پیام هایی داد.

در لحظه ای که اردوغان انتقاداتی علیه "حزب جمهوری خلق" (حزب کمالیست ترکیه) بیان می کرد - آقای اسماعیل حنیه ( رهبر حماس)، تو گویی چون یک میهمانی نا خوانده ای که اردوغان از آمدنش بی خبر بوده وارد سالن شد و اردوغان صحبتش را قطع کرد و به وی خوش آمد گفت:

"از طرف خود و وکلای حزبم و مردم ترکیه به آقای اسماعیل حنیه خوش آمد می گویم. اهلا و سهلا."

اردوغان در همان روز چنین گفت:

"در رابطه با یکی از مشکلات منطقه، یعنی فلسطین اخبار خوبی را دریافت کرده ایم. روز گذشته با نخست وزیر قانونی فلسطین که در غزه مستقر می باشد در استانبول مذاکرات مفصلی انجام دادیم. و در جریان گفتگوی دو رئیس دولت فلسطین محمود عباس و رئیس حماس خالد مشعل و گروه جهاد اسلامی به این نتیجه رسیدیم و به این نکته اشاره کردم که این اتحاد می بایست تحت پرچم و رهبری سازمان آزادی بخش فلسطین باشد. جهت از بین بردن نفاق و دو دستگی بین گروه های فلسطینی از صمیم قلب از این اتحاد حمایت و پشتیبانی خواهم کرد."



آنچه که مشهود است حماس مرکز فعالیت هایش را از شهر شام در سوریه خارج و به آنکارا منتقل کرده است. حماس همه ساله از جمهوری اسلامی کمک مالی دریافت می کرد ولی از شواهد چنین بر می آید که جمهوری اسلامی محدودیت هایی برای این کمک مالی برقرار کرده است. خصوصا نزدیکی حماس و الفتح که توسط ترکیه برقرار می شود به مشام جمهوری اسلامی خوش نیآمده است. در عین حال پارادکسی هم در این بین دیده میشود. حماس ریشه در اخوان المسلمین دارد و تفکر عثمانی اردوغان با نگرش اخوان المسلمین چندان هم در تناقض و تضاد نیست. هر چند دولت ترکیه از بهار عربی همواره پشتیبانی کرده ولی هرگز پشت جریانات مذهبیی چون اخوان المسلمین را هم خالی نکرده است.

از اخبار چنین بر می آید که دولت ترکیه علاوه بر کمک لجستیکی به حماس (مثل اجازه گشایش دفتر در ترکیه ) سالیانه حدود سیصد میلیون دلار کمک مالی هم به آنها خواهد داد. خصوصا با توجه به این که دولت ترکیه قول ساختمان سازی و مرمت نوار غزه را نیز به حماس داده است.



http://www.youtube.com/watch?v=ws7B6genATo

domenica 5 febbraio 2012

پیام منتسب به میرحسین موسوی :اگرجنگی رخ بدهد بزرگان به غارهای خود پناه میبرند و مردم بایست تاوان بدهند

خدا میداند که اگر جنگی روی بدهد این مسئولان که دم از شهادت میزنند به کدام سوراخ موش پناه ببرند

در محافل سیاسی تهران گفته می شود: اخیرا، پیامی شفاهی کوتاهی از طرف میرحسین موسوی خطاب به برخی آقایانی که در راس نظام بوده و یا هنوز هستند فرستاده شده است. وی دراین پیام، با ابراز نگرانی از ادامه سیاست های آقای خامنه ای و هشدار نسبت به سرانجام نظام، به سخنرانی علی خامنه ای برای جمعی از طلبه های قم که در تهران به دیدار وی برده شده بودند و در آن نظام را در شرایط جنگ بدر و خیبر ارزیابی کرده بود و پامنبری خوانی چاپلوسان نظامی و غیر نظامی که دور او را گرفته و روی شرایط بدر و خیبر حساب کرده اند، گفته است:

آنها که دوران دفاع هشت ساله عافیت طلبی اختیار کرده بودند، امروز که ملت ایران را با نابخردی های خود در شرایط "شعب ابیطالب" اسیر کرده اند در حالی از بدر و خیبر دم می زنند که اگر خدای ناکرده آتش جنگی دیگر با ندانمکاری های آنها برافروخته شود، خود به کنج غارهای خود خواهند خزید و این مردم اند که باید تاوان این نابخردی را بدهند

از پیک نت 

sabato 4 febbraio 2012

سردار صفار هرندی ، احمدی نژاد منحرف شده

(سردار صفار هرندی وزیر سابق ارشاد کابینه احمدی نژاد و مشاور مطبوعاتی کنونی فرمانده کل سپاه که دلش لک زده برای نشستن  به جای احمدی نژاد در کاخ ریاست جمهوری، یک سفر کوتاه به شهر اردکان کرده و در مسجد جامع آنجا سخنرانی کرده است. او با اشاره غیر مستقیم به اختلاف احمدی نژاد و خامنه ای بر سر سیاست خارجی گفته است:

حیف می‌ دانم دولتی که در سال‌های گذشته این همه زحمت کشیده به یکباره از مواضع انقلاب روی گردان شود و لب به اعتراض مغرضانه بگشاید.

آنهایی که تا دیروز مشوق مردم مسلمان کشورهای منطقه در ایستادگی جلوی حکومت جور و فاسد حاکم بودند و آنان را به اعتراض علیه فتنه‌ پراکنی استکبار جهانی دعوت می‌ کردند متاسفانه با نظام زاویه پیدا کرده‌ اند.

متاسفانه پیام‌هایی که از این نقطه صادر می ‌شود این است که تحولات منطقه را آمریکایی‌ ها به راه انداخته‌ اند و انقلاب اسلامی نقش مهمی در ایجاد موج اسلام‌ خواهی در منطقه نداشته است.

جمهوری اسلامی سالهاست در حال تولید صدها فروند هواپیمای بدون سرنشین است و این هواپیماها می ‌توانند تا 700 کیلومتر در خاک دشمن نفوذ کنند.

سردار هرندی در بخش دیگری از سخنرانی خود ابتدا گفت: جنگ ایران و آمریکا حماقتی است که آمریکا هرگز به آن دست نخواهد زد. برآورد می ‌شود در روز اول جنگ احتمالی بین ما و آمریکا 30 هزار سرباز آمریکایی کشته شوند و ایالات متحده با یک محاسبه سرانگشتی هیچگاه دست به چنین حماقتی نمی‌ زند. آمریکا پس از جنگ ویتنام و ژاپن که با تلفات وحشتناکی مواجه شد عملا درگیر جنگی واقعی نشده است.

سرعت رشد علم در ایران بین 11 تا 12 برابر رشد علم در جهان است و دشمن بیش از هر چیز از این آثار و تبعات هراس دارد.(ایشان یادش رفت سرعت رشد اعتیاد و فقر و فساد و اختلاس را بگوید!)

پیش ‌‌بینی می‌ کنیم بیش از 60 درصد مردم در انتخابات شرکت کنند

دوستان حتما" میدانند که لینک فرستادن از این سایت ممکن نیست بعلت داشتن دومین مشابه - البته ایکاش آن سایت دیگر را می بستند با احتساب اینکه این سایت خیلی قدیمیتر از سایت دیگر هست - بهمین علت این مطلب را جهت اطلاع رسانی برای دوستان در وبلاگ  قرار میدهم .  


.
از پیک نت

giovedì 2 febbraio 2012

گفت و گوی‌ کلمه با میرحسین موسوی پیرامون مسایل مهم کشور- سه شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۳۸۸

چکیده :امروز مقاومت مردم میراث گرانبهای انقلاب اسلامی است و عدم سازگاری مردم با دروغ، تقلب و فساد که ما این روزها شاهد آن هستیم به خوبی حضور این میراث را نشان می دهد/ از همه مشاوران پاک و فداکار و فرهیخته خود که همگی دستگیر شده اند و در محبس عدالت آقایان گرفتارند دفاع نمایم و شرمندگی خود را از اینکه کنار آنها نیستم ابراز کنم/ همه ما برای اصلاح به میدان آمده ایم، نه برای انتقام گیری و یا کسب قدرت و یا ویران گری/این حرکت از انتخاب رنگ سبز رنگ اهل بیت پیامبر به عنوان اسلام رحمانی و دوستی و محبت و وحدت همیشه استفاده کرده

کلمه: مهندس میرحسین موسوی در گفت و گویی تفصیلی به ۱۰ سوال کلمه در مورد، اهداف اصیل انقلاب اسلامی، اقدامات قوه قضائیه، عملکرد سوء اقتصادی، بسته شدن فضای رسانه ای کشور، برپایی راه پیمایی و تجمع و برنامه های جنبش سبز پاسخ گفته است.
به گزارش خبرنگار «کلمه»، مهندس موسوی در این گفت و گو که در آستانه ۲۲ بهمن ماه مصادف با سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی انجام شد از دست دادن مشروعیت را عامل اصلی فروپاشی حکومت مستبد و منفور شاهنشاهی دانسته است و تأکید کرد که امروز مقاومت مردم میراث گرانبهای انقلاب اسلامی است و عدم سازگاری مردم با دروغ، تقلب و فساد که ما این روزها شاهد آن هستیم به خوبی حضور این میراث را نشان می دهد.
مشروح این گفت و گو را در زیر می خوانید:


در آستانه سی و یکمین سال انقلاب اسلامی هستیم. آیا می توانیم از یادآوری و بزرگداشت روزهای پیروزی انقلاب استفاده ای برای امروز خودمان ببریم؟
در مقدمه لازم میدانم سی و یکمین سال پیروزی انقلاب اسلامی را به همه ملت و به همه خانواده های شهیدان و جانبازان و رزمندگان و ایثارگران تبریک بگویم. تحلیل انقلاب اسلامی هنوز پایان نیافته. هزاران کتاب و مقاله نوشته شده و هنوز هم نوشته می شود. آنچه امروز جالب است که انتخابات اخیر و حوادث بعد از آن دوباره انقلاب اسلامی را در معرض نقد های جدیدی قرار داده است.
بعضی از این نقد ها بیشتر به مشابه سازی گرایش دارند، بعضی از آن ها روی تفاوت ها و مشابهت ها تاکید می کنند و بعضی دنباله ریشه های نهضت سبز در انقلاب اسلامی هستند.به هر حال این نقد ها فوق العاده مفید اند به ویِژه برای نسل جوان که شور اصلی حرکت سبز از آنهاست. عوامل گوناگونی دست به دست هم داد تا با شرکت یکپارچه ملت ما به ویِژه تهیدستان جامعه و رهبری درخشان حضرت امام خمینی(ره) انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. مطالب بسیاری در این زمینه می توان گفت ولی آنچه بسیار مفید است همان اول این گفتگو به آن اشاره کنم آن است که در سال ۵۷ همه مردم یکپارچه در صحنه انقلاب بودند.این وحدت در صفوف آنقدر عمیق بود که حتی پادگان های نظامی را در بر گرفت. عکس ادای احترام همافران و افسران نیروی هوایی در۱۹ بهمن ۱۳۵۷ به حضرت امام به عنوان یک سند تاریخی از این نظر اهمیت فوق العاده ای دارد. در روز های منتهی به پیروزی انقلاب ما دو گروه اقلیت و اکثریت در خیابان ها نداشتیم، بلکه به دلیل آنکه حکومت مستبد و منفور شاهنشاهی ریشه های مشروعیت بخش خود را به طور کامل در آن سال ها از دست داده بود حتی در پادگان ها هم زیر پایش خالی شده بود، در آن برهه حتی گروه های شناسنامه دار سیاسی تمایزات خود را از دست داده بودند و از روی رضایت یا عدم رضایت با حرکت توده های میلیونی و شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی همراه شدند.
می توان گفت فروپاشی رژیم شاهنشاهی اجتناب ناپذیر بود؟
رژیم مشروعیت خود را به طور کامل از دست داده بود. البته کشتارهای خیابانی در تسریع این روند نقش عظیم داشت؛ مخصوصا کشتار هفده شهریور تعیین کننده بود. اگر کمی دورتر برویم می توان به قطع و یقین گفت که اگر پهلوی ها به میراث مشروطیت خیانت نمی کردند رژیم شاهنشاهی با اصالت رای مردم و نقشی که قانون اساسی مشروطه بر عهده شاه گذارده بود، می توانست مثل بعضی از کشورها ادامه پید اکند. در این زمینه از همان اول به حکومت پهلوی ها تذکرات جدی داده شد و حتی کسانی مثل شهید مدرس تا پای جان در این زمینه مقاومت کردند. ولی همه این مقاومت ها و تذکرات بی فایده بود و به فاصله کمی از انقلاب مشروطیت نظام استبدادی این بار در شکل شبه تجدد گرایانه باز تولید شد. استمرار نسبتا طولانی پهلوی ها در حکومت نشان می دهد که در انقلاب مشروطیت ریشه های استبداد خود کامگی بطور کامل از بین نرفت و این ریشه ها در قالب های فرهنگی،‌اجتماعی و ساختهای اجتماعی به حیات خود ادامه دادند. بنده یادم هست که رژیم شاه در آن سالها از یک عکس برای تبلیغات بسیار استفاده می کرد و آن عکس یک رعیتی بود که به زمین افتاده بود و کفشهای شاه را می بوسید. این عکس از نظر آنها نشان پیوند شاه و ملت بود و عاقلان البته در این عکس چیزهای دیگری می دیدند.
عواملی که باعث بازتولید رژیم های استبدادی در ایران می شد آیا با انقلاب اسلامی از بین رفته است؟
در سالهای اول انقلاب اسلامی اکثریت مردم قانع شده بودند که انقلاب همه ساختارهایی را که می توانست منجر به استبداد و دیکتاتوری شود از بین برده است و من هم یک نفر از این جمع بودم. ولی الان چنین اعتقادی ندارم. امروز هم عوامل و ریشه هایی را که منجر به دیکتاتوری می شود می توان شناسایی کرد و هم مقاومت در مقابل بازگشت به این دیکتاتوری را که باید گفت مقاومت مردم میراث گرانبهای انقلاب اسلامی است. عدم سازگاری مردم با دروغ و تقلب و فساد که ما این روزها شاهد آن هستیم به خوبی حضور این میراث را نشان می دهد. همان طور که بسته شدن فضای مطبوعاتی و رسانه ای و پر شدن زندانها و کشتن بیرحمانه مردم در خیاباها که به صورت مسالمت آمیز احقاق حقوق خود را خواستارند نشان دهنده حضور ریشه های استبداد و دیکتاتوری باقیمانده از نظام شاهنشاهی است. مردم دنبال آزادی و عدالت هستند و متوجه اند که دستگیری ها و اعدام ها با اغراض سیاسی و در تعارض با قانون اساسی و قوانین رایج صورت می گیرد. آنها از رژیم شاهنشاهی نفرت دارند و در عین حال متوجه اند که با داد و ستدهای بی اهمیت و بدون رعایت مراتب قانونی ممکن است عده ای به کام مرگ فرستاده شوند. تا امام جمعه بی رحمی که همواره از تبعیض و خشونت و تقلب دفاع کرده به قوه قضاییه دستمریزاد بگوید. برای او مهم نیست که شایعات گسترده ای برا ی اعتراف گیری های غیر قانونی وجود دارد و برای او مهم نیست که این افراد ربطی به جریانات انتخابات ندارند . مهم برای او اعدام برای زهر چشم گرفتن است. او از قدرت تکوینی اثربخشی خون بیگناهان غافل است و نمی داند سیل خون شهیدان، رژیم شاه را از بین برد. مردم اعتقاد به استقلال و آزادی و جمهور اسلامی را از انقلاب دارند. همان طور که مقاومت دلیرانه ملت و رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس ناشی از همین تغییرات بنیادینی بود که انقلاب اسلامی در روحیه مردم پدید آورده بود. بیاد داشته باشیم که از جنگهای روس با ایران تا آخر دوران شاه در مراحل مختلف بخشهایی از خاک کشورمان در جنگها و بحران ها و بازی های سیاسی توسط همین شاهان از دست رفته بود و دفاع جانانه هشت ساله دفاع مقدس این مدار خطرناک و خار کننده را در هم شکست. اکنون هم در صفوف سبز مردم و مرعوب نشدن آنها و پایداریشان بر سر حقوق خودشان ادامه همان مقاومت دفاع مقدس و همان روحیه آزاد منشانه قوام آمده در سال ۵۷ را می بینیم. از سوی دیگر امروز وقتی دیده می شود که دروغ از سوی دولت و صدا و سیما و روزنامه های وابسته، سکه رایج است؛ وقتی ملت ما می بیند که عملا این نیروهای امنیتی و نظامی هستند که بر پرونده های قوه قضاییه حکم می رانند و در حقیقت این قوه قضاییه است که ضابط نیروهای امنیتی شده است، به این نتیجه می رسیم که ما در اول انقلاب زیاد خوش بین شده بودیم.
بنده امروز به شهادت رسیدن مردانی چون بهشتی و مطهری و دیگر شهدای انقلاب اسلامی را ناشی از ادامه ریشه ها ی استبداد شاهی می دانم که هنوز بطور کامل از کشور ما ریشه کن نشده بود. به همین دلیل بنده اعتقاد ندارم که انقلاب به اهداف خود رسیده است. بزرگداشت دهه فجر که هر ساله برگزار می شود در حقیقت برای هشیاری وبرای تمدید قوا جهت برخورد با باقیمانده ریشه های استبداد است. امروز مردم برای نیل به عدالت و آزادی و حاکمیت مردم بر سرنوشت خود در صحنه حضور دارند و باید بدانیم که ملت ما در این راه صدها هزار شهید داده است.
انقلاب اسلامی حاصل تلاش و از خود گذشتگی عظیم ملت ماست و کمی غفلت و عقب گرد ما را به استبدادی تاریکتر از قبل از انقلاب می برد چرا که استبداد به نام دین، بدترین نوع استبداد است و به عکس آگاهی و ایستادگی بر سر میراث اصلی و آرمانهای انقلاب اسلامی مطالبه جدی آزادی و عدالت ما را از گذشته ای سیاه به آینده ای روشن عبور می دهد و باقیمانده تفاله های خود کامگی را از بین می برد و زمینه را برای زیستن در فضای آزاد توأم با احترام به تنوع و تکثر و آزادی اندیشه ها و کرامت ذاتی انسان فراهم می سازد. بنده اعتقاد دارم، آن قرائت از اسلام که مردم را خس و خاشاک و بزغاله و گوساله می نامد و مردم را قسمت قسمت می کند تا عده ای بجان عده ای دیگر بیفتند، متاثر از فرهنگ شاهنشاهی است. سزاوار بود که قوه قضاییه بجای اعدام چند جوان و نوجوان، که شایعات جدی در مورد نحوه اعتراف گیری از آنها وجود دارد، به این ریشه ها توجه می کرد.
گر چه همانطور که اشاره کردم ما کاملا از قوه قضاییه قطع امید کرده ایم و قوه قضاییه ای که فرزند فرهیخته،‌ آزادیخواه و مومن شهید بهشتی و آزایخواهان دیگر امثال او را زیر عکس پدرش در راهروهای دادسراها می نشاند،‌ خیلی از اهداف تعریف شده انقلاب دور شده است.
امروز زندانها را پاکترین فرزندان ملت پر کرده اند؛ از دانشجویان و اساتید و دیگر اقشار. مطابق فرمول های مندرس شده ای به دنبال پرونده سازی برای آنها هستند با پرونده هایی مالی یا جنسی یا جاسوسی. در حالی که منحرفان واقعی و غارتگران بیت المال در بیرون از زندان ها مشغول جولان هستند. آنها به جای آنکه دنبال جاسوسان واقعی باشند انسان های شریف و مؤمن را به جاسوسی متهم می کنند. جا دارد در اینجا بنده از همه مشاوران پاک و فداکار و فرهیخته خود که همگی دستگیر شده اند و در محبس عدالت آقایان گرفتارند دفاع نمایم و شرمندگی خود را از اینکه کنار آنها نیستم ابراز کنم. این روز ها شبی نیست که بنده به امام و شهید بهشتی و دیگر شهیدان عزیز فکر نکنم و با آنها نجوا نکنم که شما چه می خواستید و امروز ما به کجا رسیده ایم. از مشاوران خود نام نبردم تا احترام خود را به همه زندانیان سیاسی ابراز کرده باشم. ایران نام و فداکاری همه این عزیزان را حفظ خواهد کرد.
آیا از ظهور و بروز روحیه استبدادی در رفتار مسؤلان می توانید مثال بیاورید؟
نفوذ این روحیه و باقی مانده آثار رژیم مستبد تاریخی را در همه جا در کنار روحیه برآمده از آگاهی و آزادگی می توان دید. ولی شاید برترین نمونه را در به هم خوردن روابط منطقی و قانونی ارکان نظام مشاهده می کنیم. الان به طور واضحی دیده می شود که زور مجلس در مواردی که جزء وظایف آن است به دولت نمی رسد. این فقط گفته مخالفان دولت نیست. اصول گرایان منصف و آگاه از این مسئله می نالند. عدم پاسخ گویی در موارد اعلام شده دیوان محاسبات عمومی، روشن نبودن نحوه فروش نفت و شیوه های هزینه کردن آن، بی اعتنایی به برنامه چهارم و ویران کردن دستگاه برنامه ریزی برای فرار از حساب و کتاب و الخ موارد بسیار روشنی از برگشت ما حتی به ماقبل پهلوی ها است. جای دوری نرویم. چند روز پیش بعضی از رسانه ها نقل کردند که وزیری در اعتراض به سوال خبرنگاران در مورد حقوق معلمان گفته است به کسی ربط ندارد که معلمان چقدر حقوق می گیرند و چرا کم می گیرند. شما شبیه این گفته ها را از مسئولان دیگر و همچنین از نیروهای امنیتی می توانید بشنوید.
همچنین در حالی که در مجلس به دلیل جنایات بی سابقه در کهریزک گزارش داده شده است. یکی از مسئولین می گوید مسئله کهریزک بی خود بزرگ شده است. نمونه بارز دیگر این روزها نحوه ارتباط قوه قضاییه با باصطلاح ضابطین خودش است. باید دید قاضی ها فرمان می دهند و تصمیمی می گیرند یا نیروهای انتظامی و امنیتی؟ قوه قضاییه ای که در قانون اساسی به صورتی قوی بر استقلال آن تأکید شده است امروز باید دید که اختیاراتش تا چه حد است؟ تا چه مقدار شأن و منزلت آن مراعات می شود؟ به نظر من یکی از مظاهر بارز ادامه روحیه استبدادی را در مظلوم واقع شدن قوه قضاییه و مجلس می توان مشاهده کرد. آیا امروز قوه قضاییه و قوه مقننه می توانند از همه اختیاراتی که قانون اساسی برای آنها تعیین کرده است، استفاده کنند. مشابهتی که انتخابات ها هم با انتخابات آن دوره پیدا می کند یکی دیگر از این نشانه ها است. شما شیوه رای گیری مجالس اول انقلاب را با الان مقایسه کنید تا ببینید ما به جلو حرکت کرده ایم یا به گذشته؟
از مطالبات همیشگی جامعه که در شعارهای تشکل های سیاسی بازتاب داشته است عدالت اجتماعی، بویژه عدالت اقتصادی بوده است. گاهی دیده شده است که آزادی و عدالت در مقابل هم قرار داده شده اند. میتوان گرایش خاصی را در جنبش سبز تشخیص داد….
مردم در مشروطیت عدالت می خواستند و از دل عدالت، خواست آزادی هم متولد شد تا آنجا که تاریخ اندیشه بشری نشان می دهد خواست عدالت همیشه مطرح بوده است حتی بعضی از حکما و اندیشمندان عدالت را جمع همه فضیلت ها و یا مادر همه فضیلت های دیگر دانسته اند. من گمان نمی کنم که ما مجبور باشیم میان عدالت و آزادی یکی از آنها را انتخاب کنیم. بطور عینی و ملموس شما توجه کنید که خط فقر هشتصد و پنجاه هزار تومانی و وجود توأمان تورم و بیکاری، دارند درخواست آزادی را محدود می کنند.
درست در همین نقطه است که طمع سیطره و مهار خواستهای آزادی خواهانه مردم بروز و ظهور پیدا می کند. در کوچکتر شدن سفره مردم است که توزیع سیب زمینی و اقتصاد صدقه ای برای جلب آرا و خواسته های مردم مورد توجه قرار می گیرد. بررسی وضعیت موجود کشور نشان می دهد که امروز گره خوردن خواست برای عدالت بویژه عدالت اقتصادی با خواست برای آزادی سیاسی یک ضرورت است.
در سالهای قبل از انقلاب، دفاع نیروهای انقلابی و جامعه دانشگاهی از اقشار ضعیف یک اصل بود و متصف بودن به همنشینی باکارگران و حقوق بگیران و اقشار مستضعف یک افتخار بحساب می آمد. به نظر بنده از نکاتی که همه ما باید به ان توجه کنیم حمایت از منافع اقشار زحمت کش است، البته نه برای آنکه از این اقشار به صورت ابزاری استفاده شود بلکه با این قصد که سرنوشت جنبش با سرنوشت همه آحاد ملت بویژه دو قشری که تولید اقتصادی و تولید علمی دارند یعنی کارگران و معلمان ودانشگاهیان گره بخورد. بنده به دلیل آنکه مشکلات حاد سیاسی باعث شده است مشکلات اقشار پایین دست جامعه و حقوق آنان کمتر مورد توجه قرار گیرد، ناراحت هستم. وقتی معیشت مردم سامان پیدا می کند، هم ریشه های آزادی در جامعه عمیق تر می شود و هم وحدت و رشد و شکوفایی مردم بیشتر می شود.
امروز کسانی که مسئول شور بختی مردم و عقب ماندگی ملی ما هستند و کسانی که مسئول تورم و بیکاری و ویرانی اقتصاد کشور هستند، مسئول تعطیلی پروژه های بزرگ و عقب ماندگی ما از رقیبان در منطقه هستند، با تزریق مسکّن ها و سیاست های بی سر و ته ولی عوام فریبانه سعی می کننداز این وضعیت استفاده کنند. کافی است ببینید باسهام عدالت و حقوق بازنشستگان و شیوه غلط اجرای اصل ۴۴ چه بلایی به سر مملکت آورده اند. سرنوشت برنامه چهارم و بودجه سال آینده مایه نگرانی جدی است.
مخصوصا با ندانم کاری هایی که منجر به افزایش خطر تحریم ها شده است. به هر حال باید گفت که اقشار مستضعف جامعه که دل در ارزش های اسلامی دارند بالقوه خواستار تحقق اهدافی هستند که جنبش سبز نیز بدنبال آن است. کسانی که خواستار اجماع ملی برای تغییراند باید بیشتر با اقشار تهی دست گره بخورند و از منافع آنها دفاع بکنند گذشته از آن، امروز به دلیل سرنوشت ساز بودن تصمیمات و سیاست های اقتصادی همه باید به اخبار و تحلیل های اقتصادی حساسیت نشان بدهند. این روزها حجم اخبار اقتصادی و اجتماعی درمقایسه با اخبار سیاسی بسیار اندک است و در این زمینه اطلاع رسانی کمی صورت می گیرد.
عده ای عبور از قانون اساسی را حلال مشکلات کشور می بینند. آیا به نظر شما این راه حل واقعی مسائل ماست؟
انشاالله همه ما برای اصلاح به میدان آمده ایم، نه برای انتقام گیری و یا کسب قدرت و یا ویران گری. راه حل های گذر از قانون اساسی دارای اشکالات فراوان و جدی است. اولین آنها عدم توانایی صاحبان چنین خواسته ای برای جلب نظر اکثریت ملت ماست. بدون جلب نظر این اکثریت و حتی باید بگویم، بدون ایجاد یک اجماع نباید منتظر یک تحول اساسی و معنا دار باشیم. برای همین بعضی از شعارهای معطوف به عبور از قانون اساسی موردسوء ظن مردم متدین ونهادهای سنتی است و متاسفانه باید گفت، گاهی شعارهای افراطی در این زمینه بیشتر از افراط کاری های اقتدارگرایان به جنبش آسیب می رسانند. اینکه شما مخالف خرافه گرایی و تحجر هستید یک خواست خوب و اساسی است.
ولی اینکه وسط معرکه بحث هایی به میان کشیده شود که با اعتقادات و دین و ایمان مردم ناسازگاری دارد، مشکوک است. دلیل بعدی برای ابتر بودن عبور از قانون اساسی آن است که با این راه حل، ما به پرتاب در تاریکی دعوت می شویم. اگر ما این ریسمان اتصال را که حاصل زحمات و تلاش های نسلهای گذشته ماست از دست بدهیم به قطعات ریز ریز بی خاصیت تبدیل خواهیم شد. طبیعی است که دنبال آن رویگردانی عامه مردم از این آشفتگی و حرکت در تاریکی را شاهد باشیم. کسانی که اهداف مبتنی برعبور از قانون اساسی را دنبال می کنند ممکن است امروز بلندگوهای بزرگی را در اختیار داشته باشند ولی در بطن جامعه اهداف آنها با سوء‌ظن جدی روبرو است. مخصوصا که در کنار منادیان عبور از قانون اساسی خواسته و نخواسته آنها بعضی از چهره های منفور شاهی حضور دارند که به صورت فرصت طلبانه ای کینه خود را به مردم و انقلاب به نمایش می گذارند. کسانی که تئوریسین های شاهی را در برنامه های خود علم می کنند ظاهرا یادشان رفته است که مردم حافظه بسیار خوبی دارند. بهرحال هر کس به اندازه وزن اجتماعی خود میتواند انتظار مقبولیت را داشته باشد و نه بیشتر.
شعارهایی امروز مفید است که یا بصورت مشخص به تبیین اهداف جنبش کمک کند و یا همدلی عامه مردم را در کنار نخبگان و طبقات میانه جلب کند.همه باید بدانند که ۲۲ بهمن و انقلاب اسلامی را اکثریت قاطع مردم ما متعلق به صدها هزار شهید می دانند و تاریخ و منش ملت ما با زنجیره ای از این شهدا در شهر و روستا به دیروز انقلاب متصل اند.
هفت ماه برنامه کانال های کشورهای دیگر که متأسفانه به دلیل بستن فضای رسانه ای کشور و انحراف صدا و سیما اهمیت پیدا کرده اند، اثراتی داشته اند. ولی این اثرات ضعیف تر از آن هستند که مردم از منافع ملی خود و خواسته های دینی و تاریخی شان دست بردارن، همچنانکه نباید همچون حربه ای برای اتهام و سرکوب واقعیت های جامعه مورد بهره برداری قرار گیرند. به نظر من تلاش برای سوق دادن مردم بسوی شعارهای محدود و از پیش تعیین شده ،اهانت به مردم است و باید شعارها از بطن حرکت های مردمی و بصورت خود جوش و غیر آمرانه بجوشد. همانطور که در سال ۵۷ شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی به صورت طبیعی از دل مردم جوشید.
آیا صرف تکیه بر قانون اساسی راه را برای آینده نمی بندد؟
بنده جایی گفته ام که قانون اساسی وحی منزل نیست و همانطور که سال ۶۸ یکبار تغییر پیدا کرد می توان با توجه به نیازهای فکری مردم و مطالبات مردم و تجربیات ملی گام های مهمی در جهت کارآمدسازی بیشتر آن برداشت. منتهی باید بداینم که صرف داشتن یک قانون خوب مسئله را حل نمی کند. ما باید به طرف سازو کارهایی حرکت کنیم که امکان نقض و تخطی از قانون هزینه های گزافی برای نقض کنندگان آن در هر سطح و مرتبتی داشته باشد.
به نظر بنده جمهوری اسلامی منهای قانون اساسی بی معنا است، و ما علاوه بر مراقبت جهت عدم نقض قانون اساسی،‌اجرا نشدن و یا کمتر توجه کردن به بخشهایی از قانون اساسی را هم باید نوعی نقض قانون اساسی بحساب بیاوریم. برای همین، خواست اجرای بدون تنازل قانون اساسی یک خواست راهبردی است از طرف دیگر هم به همین دلیل باید به کسانی که علاقه مند به بقای جمهوری اسلامی هستند بگوییم اگر بخشهای قابل ملاحظه ای از قانون اساسی بویژه فصل سوم آن مورد بی اعتنایی قرار گیرد بطور قهری بدیل های دیگری برای نظام ظهور خواهد کرد. همه باید بدانیم، عدم رعایت حقوق اساسی مردم که در قانون اساسی آمده است و هم چنین به رسمیت نشناختن حاکمیت مردم بر سرنوشت خود به ابطال این میثاق ارزشمند ملی خواهد انجامید. به طور مثال آن کسانی که جاسوسی و تجسس را در جامعه تبدیل به یک رویه عادی کرده اند، خواسته و ناخواسته تیشه به ریشه نظام می زنند. آن کسانی که رسانه ها را محدود کرده اند و صدا و سیما را در انحصار خواسته های خود قرار داده اند، به سستی پایه های جمهوری اسلامی کمک می کنند.
در بیانیه شماره ۱۷ اشاره به نهرهایی داشتم که اگر وارد رودخانه گل آلود و طغیانی بشوند می توانند جریان آنرا بتدریج آرام و روشن گردانند. یکی از آن نهرهای روشن می تواند این باشد که رسما اعلام شود که قرار است همه به قانون اساسی برگردیم.
به عنوان سوال آخر در مورد راهپیمایی ها و تجمعات نظرتان را بیان بفرمایید
راهپیمایی و تجمعات مسالمت آمیز، حق مردم است، زنان و مردان و جوانان و میانسالان و سالخوردگان به نظر من مردم در اصل هیچ کینه ای نسبت به نیروهای انتظامی و بسیج ندارند چرا که آنها را نیز از خود می دانند. درگیری موقعی پیش می آید که این نیروها در مقابل حرکت آرام مردم قرار می گیرند از هزاران عکس و فیلم های کوتاه مردمی که درعاشورا و یا روزها ی دیگر گرفته شده می توان فیلم مستندی ساخت تا معلوم شود که درگیری ها و فضای تند دنبال آن چگونه ایجاد شده است. به هر حال انچه توصیه بنده به نیروهای انتظامی و بسیج است، مهربانی و ملاطفت با مردم است و توصیه من به طرفداران جنبش سبز آن است که تمایز خود را با بقیه مردم، چه کم و چه زیاد ،کم کنند. این نهضت از میان مردم برآمده و متعلق به مردم است. همه به شدت باید مراقب اعتقادات، مقدسات و عرف و هنجارهای جامعه باشند. اما هدف نهایی خودمان را درهیچ مرحله ای نباید از یاد ببریم و آن ساختن ایرانی پیشرفته و مستقل و آزاد و متحد است. این هدف تنها با همکاری همه زنان و مردان و همه اقشار ملت و همه اندیشه ها و سلیقه ها امکان پذیر است. جا دارد بگویم، وقتی می گوییم ایران باید همه ایرانیان داخل و خارج علاقمند به اعتلای این سرزمین و فرهنگ دیرینه و باورهای دینی، آسمانی و رحمانی آن را در نظر بیاوریم و انشاالله حرکت سبز در هیچ مرحله ای دست از روش های مسالمت آمیز و اخلاقی خود در مبارزه برای احقاق حق ملت دست برنخواهد داشت. این حرکت از انتخاب رنگ سبز رنگ اهل بیت پیامبر به عنوان اسلام رحمانی و دوستی و محبت و وحدت همیشه استفاده کرده است. جنبش سبز به کرامت ذاتی انسانی و حق تنوع عقاید و اندیشه و آزادی بیان احترام می گذارد و از همه جنبش هایی که اهداف آنها بهروزی و رشد ملت و تضمین حقوق شهروندی و آزادی های اساسی ملت ما و نیز عدالت اجتماعی است استقبال می کند و آنها را از خود جدا نمی داند.
آیا شما نماینده و سخن گویی در خارج دارید؟
در جنبش سبز هر شهروند یک رسانه است و راه سبز هیچ نماینده و سخن گویی در خارج ندارد. یکی از زیبایی های فضای سبز آن است که همه حرفهای خود را می زنند و این حرکت در یک فضای تعامل گسترش می یابد. بنده هم به عنوان یک همراه نظرات و پیشنهادات خودم را در این فضا مطرح می کنم.
گاهی در سایتها و فیس بوک و نظایر آن از شما نقل قولهایی می شود. تا چه اندازه این مطالب مورد تأیید شماست؟
مطالب بنده با امضاء و در سایتهای محدودی منعکس می شود و من وبلاگ شخصی و امثال آن ندارم. نقل قولهایی که اشاره کردید از جمله عوارض اجتناب ناپذیر فضای مجازی است و ارتباطی با من ندارد.


سخنرانی حدادعادل، برگرفته از یک بولتن محرمانه خمینی پیر و زودباور بود مجتبی، جانشین امام زمان است

شما هم این خبر را بخوانید و از عمق چاپلوسی حداد عادل با خبر شوید و البته خیالپردازی همراه با توهم کاملا"از حرفهایش پیداست
 
 

سلام- در تهران یک بولتن باصطلاح محرمانه میان مردم پخش شده که محصول اختلافات دولت و بیت رهبری است. از این بولتن بتدریج بعضی مطالب را برایتان می فرستم. آنچه که می فرستم متن یکی از سخنرانی ها حداد عادل پدر زن مجتبی خامنه ای و رئیس مجلس هفتم است که حالا رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای هشتم است.

او در دیدار با جمعی از هادیان سیاسی سپاه پاسداران که به مناسبت شهادت امام رضا (ع) برگزار شده بود به تشریح دیدگاه های خود درباره انتخابات نهمین دوره مجلس پرداخت و گفت : انتخابات مجلس نهم از جهات بسیار واجد اهمیت است و لذا شما برادران و خواهران ما در سپاه که نقش اساسی در بصیرت افزایی جامعه دارید باید نقش سترگ خود را همچنان که در همه این سال ها بویژه در قائله فتنه 88 ما شاهد آن بودیم ، بار دیگر نشان دهید .

خوشبختانه بخش افراطی و ضد نظام و فتنه گر اصلاح طلبان در این انتخابات در لاک انزوا و سکوت فرو رفتند و بخش خنثی و به تعبیری داخل نظام آنها در صحنه مانده اند . اما در یک تحلیل کلی باید گفت اصلاح طلبان در واقع یک هدف را دنبال می کنند و آن هدف ضدیت با نظام و رهبری است. هر چند عده ای در شیوه تندرو و برخی در کندرو هستند اما وقتی به عمق ماجرا نگاه کنیم و تحلیل کنیم می بینیم که همه آنها می خواهند ساختارهایی را به اصطلاح خود اصلاح کنند که حیات سیاسی نظام ما بسته به آنهاست . بنابراین باید تلاش کرد در یک برنامه مهندسی 5 ـ 6 ساله انشاالله این واژه و این جریان را از اساس حذف کرد . اصولگرایی همان جریان اصیلی است که 33 سال است با خون دل از حاکمیت دین و ارائه الگوی دینی در کشور دفاع کرده است . آنهائی که در بیت حضرت امام (ره) بودند و زمانی از امام حکم داشتند و مملکت را اداره می کردند الان ماهیتشان روشن شده، اما افکار این ها از همان ابتدا نیز چنین بود و متاسفانه به خاطر باطن پاک و زلال امام که کمی آغشته با زودباوری بود اینها توانسته بودند به بالاترین لایه های حکومت اسلامی رسوخ کنند.

این رسالت شماست که کم کم به مردم این بصیرت را بدهید، امام خمینی که معصوم نبود . خیلی از کارهایش ممکن است اشتباه بوده باشد . ایشان نیت و باطن خالصی داشت اما در سن هفتاد و شش سالگی رهبری نظام را بر عهده گرفت و به لحاظ جسمانی ایشان رهبری نشسته بودند . رهبری نشسته که اطرافیانی آلوده داشت .

حداد عادل در ادامه افزود : رهبری بزرگوار از همان زمان خون دل می خوردند . ایشان با بصیرتی الهی همه چیز را می دیدند و می دانستند و بسیاری از درد ها را در دل نگاه می داشتند تا به انقلاب صدمه وارد نشود . ولی جامعه ما در آن زمان از بصیرت کافی برخوردار نبود و ممکن بود هرگونه اظهار نارضایتی حضرت آیت ا... خامنه ای سبب بروز واکنش هایی در سطح جامعه و رزمندگان شود .

عده ای می گویند آقای هاشمی ایشان را به رهبری رساند . اما واقعا این خدا بود که آقای هاشمی را دچار محاسبات اشتباه کرد . چون آقای هاشمی محاسباتش دنیوی بود پیش خودش احساس کرد دوستی اش با حضرت آقا برای آینده سیاسی اش مفید است . تلاش هم کرد . اما حضرت آقا که محاسبات دنیوی ندارد تا به خاطر رفاقت و دوستی مصالح نظام اسلامی را فدا کند . به این جهت است که بنده اعتقاد دارم اگر هم آقای هاشمی تلاشی کردند این خواست خدا بوده که ایشان را به این وادی انداخت .

ما این حرف ها را دوست نداریم به نقل از خودمان بیان شود اما می گویم که شما بروید اطلاعات واقعی را مردم بگویید تا بصیرت جامعه را دو چندان نمایید .

دشمن مدت هاست روی تخریب آقا مجتبی کار می کند و تحت عنوان آقازاده ایشان را مطرح می کنند که انصافاً از آن بی اخلاقی های بزرگ دوران است . ایشان همان گونه که حضرت آقا فرمودند خودشان آقا هستند . اگر کسانی گرد شمع وجود ایشان جمع می شوند به خاطر اندیشه والا ، روحیه انقلابی ، ساده زیستی و عطرافشانی معنوی ایشان است . نه اینکه چون دامادم هست این را عرض کنم . از دوستان دیگر بپرسید و تحقیق کنید . ببینید بعد از حضرت آقا با بصیرت ترین فرد و انقلابی ترین فرد در این کشور کیست ؟ یقیناً آقا مجتبی نفر دوم هستند در کشور .

حداد عادل در ادامه افزود : برخی به من خورده می گیرند که چرا برای همه کار هایت از آقا مجتبی کسب تکلیف می کنی ؟ بنده خدمت شما عرض کنم کسب تکلیف من از آقا مجتبی به خاطر نسبت فامیلی نیست ، به خاطر این است که ایشان بر من ولایت دارد . یقین دارم که آقا مجتبی با یک واسطه نایب امام زمان است . چرا که حضرت آقا را به واقع و با تمام وجودم نایب امام زمان (عج) می دانم و آقا مجتبی را نیز نایب حضرت آقا می دانم.

در مجلس هفتم که بنده رئیس بودم ، عده ای انتقاد می کردند که چرا برای مسائل مختلف از آقا و آقا مجتبی مشورت می گیرید ؟ عده ای حتی معترض می شدند که مجلس باید مستقل باشد . بله ، بنده هم معتقدم مجلس باید مستقل باشد ، اما مستقل از کجا ؟ مستقل از فرامین الهی ؟ مستقل از ولایت ؟ نه خیر . مستقل باشد از دولت و کانون های ثروت و قدرت . اگر قرار باشد مجلس ما از ولایت مستقل باشد چه برتری به مجالس کشورهای غربی دارد ؟

در پایان این سخنرانی یکی از حضار شعار داد : " حداد رئیس مجلس ماست ؛ رئیس مجلس ما رئیس جمهور ماست "

این شعار حضار با خنده و واکنش حدادعادل مواجه شد و گفت : الآن همه همت خود را مصروف انتخابات مجلس کنید . بعد انشالله برای ریاست جمهوری هم زمان هست هم برنامه . از الآن وارد بحث ریاست جمهوری نشوید .

پیک نت 13 بهمن