mercoledì 30 dicembre 2009

به این دلایل :دستگیری سران جنبش خللی به جنبش سبز نمی رساند

پیش بینی 10 رویداد
پس از دستگیری رهبران جنبش
بر گرفته از پیک نت دات کام

شواهد نشان میدهد که بخشی از حاکمیت که هیچ روشی جز سرکوب برای مقابله با بحران پس از انتخابات در چنته ندارد آزموده را میخواهد باز بیازماید و اینبار سران جنبش را دستگیر یا به شکلی از صحنه حذف کند.

اما حاکمیت به خوبی آگاه است که باید خطیرترین تصمیم تاریخ جمهوری اسلامی را بگیرد، تصمیمی که آنقدر پیچیدگی دارد و چند وجهی است که هیچکس نمیتواند دقیقا پیش بینی کند که پس از آن آیا حتی برای 24 ساعت توان مدیریت بحران های پیش رو را خواهد داشت یا خیر؟

بر خلاف حاکمیت، حتی با فرض دستگیری سران جنبش، به دلایل زیر به نظر نمی رسد که جنبش سبز دچار خللی گردد.

یک : اگر رهبران جنبش بلافاصله پس از انتخابات دستگیر می شدند حاکمیت هزینه کمتری را متحمل می شد، اما حکومتی که در آن شرایط کم هزینه تر جرات بازداشت آنها را نداشت، اگر اکنون تن به چنین کاری بدهد، بدون شک باید به این نتیجه رسید که منتظر بود تا مردم معترض خسته شده و به خانه برگردند، اما چنین نشده و اکنون خود بریده است و آخرین تیر ترکشش را نیز می خواهد قبل از رفتن بیازماید. هرچند که میداند این قماری است بر سر بودن یا رفتن نظام. موسوی و کروبی و خاتمی آخرین پل های ارتباطی نظام با مردم اند. نظامی که این پل ها را هم ویران کند و هیچ راه عقب نشینی برای خود باقی نگذارد، سرنوشتی جز سقوط نخواهد داشت. بعد از این آخرین تیر ترکش چه دارند که به میدان بیآورند؟

دو: رهبران جنبش هرچند به بهترین شکل بر سر پیمان خود با مردم مانده اند و تلاش کردند تا حد امکان طی این چند ماه خطوط کلی حرکت جنبش را ترسیم کنند، اما عدم حضور مکررشان در رسانه ها و میان مردم، تمرینی بود تا جنبش را مستقل و نه قائم به شخص شکل دهد و بی گمان جنبش سبز امروز صاحب میلیونها رهبر است.

سه: رحلت آیت الله منتظری به خوبی نشان داد که جنبش به چه مرحله ای از بلوغ رسیده است و علی رغم سانسور اخبار مربوط به رحلت وی و تعجیل حکومت در اجرای مراسم خاکسپاری، چگونه جنبش خود را سازماندهی کرد و آن مراسم عظیم را برای خاکسپاری وی ترتیب داد. من ساکن تهران نیستم، بلکه در شهر (یکی از چند شهر بزرگ ایران) زندگی می کنم. از نزدیک دیدیم که مردم چگونه خودجوش به حرکت در آمدند.

چهار: موسوی، خاتمی، کروبی، رهنورد و حتی رفسنجانی افرادی هستند که هریک پتانسیل رهبری بخشی از جنبش را دارند. دستگیری هر یک از آنها و یا حذف هریک از آنها، به نسبت نفوذ آنها در میان مردم، جنبش را انفجاری خواهد کرد.

پنج : جنبش در روز عاشورا نشان داد که دچار یک تغییر کیفی و بسیار رادیکال تر از قبل شده است. در صورت وقوع اتفاقی برای رهبران باز هم جنبش یک تغییر کیفی با شدت بیشتر را تجربه خواهد کرد.

شش : اگر در روزهای پس از انتخابات غرب هنوز امیدوار بود که بر سر مساله هسته ای با ایران به توافقی برسد، اکنون ناامید از هرگونه امکان مصالحه و حتی بی نیاز از مصالحه با حکومتی که نه پایگاه داخلی دارد و نه پایگاه خارجی جنگ رسانه ای خود را با هدف ضربه بزرگ به ایران تشدید خواهد کرد. دستگیری رهبران جنبش و انفجار جنبش، بهترین فرصت را به آنها خواهد داد.

هفت : مردمی که پس از انتخابات با سکوت راهپیمایی کردند تا اعتراض خود را نشان بدهند، به قول یکی از وب لاگ نویس های همشهری ما، روز عاشورا برای دفاع از رای خود انتفاضه ایرانی را راه انداختند. انتفاضه ای که از این پس به شدت نیروهای چماقدار حاکمیت را دچار وحشت خواهد کرد.

هشت : اگر دوره تناوب حضور خیابانی جنبش تقریبا ماهی یکبار بود، اما از آغاز محرم تاکنون به مناسبت رحلت آیت الله منتظری و روز عاشورا دوبار راهپیمائی میلیونی را نه فقط در تهران بلکه در بسیاری از شهرهای ایران شاهد بوده ایم. دستگیری حتی یکی از سران جنبش آنهم در ماه محرم میتواند آن را تبدیل به حضوری پیوسته در خیابان ها کند.

نه : اعتصاباتی که بتدریج در کشور در حال شکل گیری است با جرقه دستگیری رهبران جنبش به شدت شعله ور خواهد گشت.

ده : اگر در روز عاشورا شهرهای بزرگ و کوچک جدیدی به خیل معترضان پیوستند، وقوع هرگونه اتفاقی برای رهبران، سراسر کشور را یکپارچه معترض خواهد کرد.


lunedì 28 dicembre 2009

موج بزرگ خروج مقامات ج. اسلامی از ایران

خبر شب گذشته کانال 24 N آلمان
موج بزرگ خروج
مقامات ج. اسلامی از ایران

برگرفته از پیک نت

شب گذشته، کانال ان- 24آلمان که عمدتا اختصاص به اخبار روز جهان و تفسیر آنها دارد، ضمن پخش اخبار روزهای تاسوعا و عاشورای ایران و تفسیر آنها، بصورت بسیار خلاصه اشاره به یک خبر مهم کرد. بموجب این خبر شمار قابل توجهی از مقامات مهم سیاسی وامنیتی جمهوری اسلامی در روزهای گذشته یا از کشور خارج شده و به غرب پناهنده شده اند و یا در پی کسب ویزا و خروج از کشور بوده اند. کانال تلویزیونی مذکور جزئیات بیشتری از این خبر را فاش نساخته اما در تفسیر خود از این خبر، اشاره به فروریزی اعتماد به آینده رژیم در میان رهبران جمهوری اسلامی کرد.

در عین حال، به نقل از برخی مقاماتی که کانال 24N به آنها اشاره کرده و خود را به اروپا رسانده اند نقل شده است که علی خامنه ای برای گرفتن تصمیم به عقب نشینی سخت تحت فشار است و گزارش های اطلاعاتی و امنیتی که اخیرا در اختیار وی قرار گرفته روی ضرورت فوری عقب نشینی تاکید دارند. همین افراد مدعی شده اند که افراد که بنام لباس شخصی معرفی می شوند همگی افراد منتخب و دوره دیده سپاه پاسداران هستند که در یک واحد ضربت متمرکز اند و فرماندهی آنها برعهده سردار "وحید" است. سردار وحید در بیت رهبری سمت منشی ویژه رهبر را دارد و درعین حال رئیس دفتر مجتبی خامنه ایست.

همزمان با این اخبار، در تهران نیز گفته می شود بمناسبت حمله واحد ضربت لباس شخصی به حسینیه جماران در شب تاسوعا سنگین ترین اعتراض ها به علی خامنه ای منتقل شده است و او در پاسخ گفته: من برای شهادت آماده ام!

معترضین نیز در پاسخ پیام فرستاده اند: میدان شهادت فعلا در خیابان هاست!

domenica 27 dicembre 2009

عاشورای خونین در ایران

برگرفته از پیک نت دات کام
گویا ترین فیلم از تهران امروز



در تهران و اکثری شهرهای ایران، خونین ترین عاشورای حسینی برگزار شد. عاشورائی که همچنان ادامه دارد. در تهران نیروهای نظامی از صبح امروز در خیابان ها و میدان های مهم پایتخت، توسط مردمی که در محلات و خیابان های فرعی اجتماع کرده بودند، درمحاصره قرار گرفتند. خشونت نظامی، که آن را کودتاچی ها دیروز با حمله به حسینیه جماران به اوج خود رسانده بودند، امروز ادامه یافت اما با این تفاوت که مردم نیز هرکجا توانستند و با هر وسیله ای که در دست داشتند به مقابله با آن برخاستند. بدنبال تیراندازی مستقیم به سوی مردم و کشته شدن 5 تن در نقاط مختلف مرکزی شهر تهران، مردم نیروهای نظامی موتور سوار را هر کجا که توانستند محاصره و موتورآنها را آتش زدند. در در چند صحنه که این نیروها بدست مردم افتاده بودند، مردم با گذشتی باور نکردنی و برخاسته از روحیه ملی و ایرانی مانع مقابله به مثل عده ای که خشم جلوی چشمشان را گرفته بودند شدند و آنها را پس از گرفتن باتوم و کلاه ضد شورش و در چند مورد در آوردن لباس ویژه از تن آنها، رهایشان کردند تا بروند و به همکارانشان بگویند: این مردمی که ما آنها را می زنیم و به رویشان شلیک می کنیم، شریف و باگذشت اند. آنچنان با گذشت که ما را که به اسارتشان درآمده بودیم رها کردند.

صحنه هائی از این درگیری ها بصورت فیلم روی شبکه یوتیوب قرار گرفته است که ما یک نمونه از آن را منتشر می کنیم.

خبرگزاری دروغگوی فارس که وابسته به کودتاچی هاست، از رویدادهای امروز تهران اینگونه گزارش داد: تهران آرام است و کسی کشته نشده است. چند گروه که قصد اغتشاش داشتند توسط نیروی انتظامی متفرق شدند!

اعتصاب عمومی

با توجه به جنایت رژیم در روز عاشورا فردا بهترین فرصت برای شروع اعتصابات میباشد .از دوستان تقاضا میکنم تبلیغات بیشتری برای شروع اعتصابات بکنند

mercoledì 23 dicembre 2009

وحشت کودتاگران از زمین لرزه عاشورا در سراسر ایران

پس زلزله های

زمین لرزه دوشنبه در قم

تظاهرات دو شنبه در شهر قم، تنها بدرقه آیت الله منتظری نبود، بلکه زلزله ای بود که نه تنها شهر قم، بلکه تمام ایران را لرزاند و پس لرزه های آن همچنان ادامه دارد. درگذشت آیت الله منتظری و فرصتی که برای حضور دوباره مردم معترض درخیابان ها فراهم آمد، نشان داد که 6 ماه سرکوب خونین و انواع جنایات و توطئه ها نتوانسته حتی اندک تزلزی در اراده مردم برای مقابله با حاکمیت کودتائی جمهوری اسلامی بوجود آورد. شعارهای مردم نشان داد که آنها بیش از پیش نسبت به ساختار حاکمیت آگاهی یافته و این کانون ها را هدف گرفته اند. انفجار جمعیت در شهر قم، درحالی روی داد که تنها چند روز پیش از آن، احمدخاتمی عده ای طلبه و بسیجی را در مدرسه فیضیه جمع کرده و طی سخنانی به نیابت از مردم ایران خواهان دستگیری موسوی و کروبی شده بود! مردمی که روز دو شنبه در قم به خیابان آمدند مشتی محکمی به دهان امثال او زدند.

از بعد از ظهر دو شنبه، سران کودتا شتابزده دست به عملیاتی زدند که حمله به خانه آیت الله منتظری، خانه آیت الله صانعی، جلوگیری از برگزاری مجلس سوگواری آیت الله منتظری و بالاخره، تظاهرات مضحک روز گذشته - سه شنبه- بطرف میدان امام در شهر قم حاصل آن بود. درتهران نیز احمدی نژاد و ستاد کودتا فرمان عزل موسوی از فرهنگستان هنر را صادر کردند، دستور حمله به خانه مادر داغدار سهراب اعرابی صادر شد، دستور سانسور شدیدتر مطبوعات صادر شد، تظاهرات روز دوشنبه مردم را روزنامه کیهان 5 هزار نفر تخمین زد! احمدی نژاد پس از یک جنجال سازی خبری و هدفمند دیگر درباره دوران جنگ دوم جهانی راهی یک سفر مردمی به شیراز شد که عکس های آن حکایت از تکمیل رسوائی ناشی از نفرت ملی نسبت به اوست و ...

این همه دروغگوئی و خیره سری و ستیز با واقعیتی که مردم در سراسر ایران از آن آگاه اند و خود بخشی از آن هستند، چرا؟

1- زلزله قم، تزلزلی را در راس حاکمیت بوجود آورده که یک بخش از ستاد کودتا برای جلوگیری از این تزلزل دست به عملیات جنون آمیز زده، تا بقیه را باز هم بدنبال خود بکشاند.

2- در شهر قم، شیخ محمدیزدی با مشورت و همآهنگی احمد جنتی (دو شیخی که در جریان یورش به بیت الله منتظری که منجر به حبس 6 ساله خانگی او شد، قصد قتل او را داشتند) برای حفظ موقعیت خویش وارد عمل شدند. آنها برای ترساندن مراجعی که شاهد انفجار جمعیت بدرقه کننده آیت الله منتظری در قم بودند و بویژه نماز میتی که با حضور بسیاری از مراجع بر جنازه آیت الله منتظری خوانده شد، تظاهرات کودتائی دیروز را در قم شتابزده سازمان داده و یورش به خانه آیت الله صانعی را ترتیب دادند. این تظاهرات با توجیه حمایت از علی خامنه ای صورت گرفت، اما او باید مغزش از کار افتاده باشد که نداند و نفهمد که این نوع اقدامات هرچه بیشتر او را به سیبل مقابل برای شلیک شعارهای مردم تبدیل می کند.

3- از بیم تبدیل شدن آیت الله صانعی به جانشینی منتظری و همچنین برای ترساندن مراجع دیگری که تظاهرات دو شنبه را دیدند و همچنین دلگرم کردن نیروهای خودشان به خانه و دفتر وی حمله کردند. و این درست همان مسیری است که آیت الله منتظری طی کرد و تبدیل شد به آیت الله منتظری. از دل این حمله، پیش از آنکه مردم صانعی را جانشین منتظری کرده باشند، کودتاچی ها با اشتباهات شتابزده خویش او را جانشین منتظری نشان دادند.

4- با جلوگیری از برگزاری هر نوع مراسم مذهبی برای آیت الله منتظری هم خواستند جلوی اجتماع و تظاهرات دوباره مردم را بگیرند و هم چنگ و دندان به مراجع دیگر نشان بدهند که یکوقت هوس پیوستن به مردم به سرشان نزند. با این اشتباه نیز عملا احساس همدردی با مظلومیت آیت الله منتظری را در شرایطی که گوش جامعه برای اخبار و رویدادها تیز است، صد چندان کردند و عاشورائی را که در پیش است، عاشوراتر کردند.

5- میرحسین موسوی را بدستور احمدی نژاد از فرهنگستان هنر برکنار کردند تا دیگر تردد در شهر و محلی برای دیدارها و سمینارهای خبری نداشته باشد و در مضیقه مالی نیز قرار بگیرد. خیال باطلی که کافی است برای اثبات آن موسوی یک حساب مالی اعلام کند تا دهها میلیون ایرانی هرچه از دستشان بر می آید به این حساب واریز کنند.

6- احمدی نژاد که از جنجال هولوکاست نصیبی نبرد و با طرح خیالات مالیخولیائی درباره هاله نور در اطراف خویش نیز طرفی نبسته بود، پس از فروکش کردن یک هفته جنجال بر سر اشغال منطقه نفتی "فکه" درعراق توسط فرماندهان کودتائی سپاه، حالا برگ تازه ای را با درخواست خسارت اشغال ایران در زمان جنگ دوم بر زمین زده است. این که خود او در این 5 سال چه خسارات عظیمی به ایران زده، و مردم ایران در صورت غلبه برحاکمیت چگونه او را بر صندلی محاکمه ملی خواهند نشاند، برای وی که تصور می کند هنوز می توان مانور کرد و ماند ظاهرا بی اهمیت است. او با این جنجال جدید دو هدف زیر را دنبال میکند:

الف- ایجاد انحراف افکار عمومی که حتی یک روز از کودتائی که خود وی در آن سهیم بوده بوجود آورد و درگذشت آیت الله منتظری را پشت هاله این جنجال قرار دهد.

ب- با توجه به اینکه مسئله اشغال ایران در زمان جنگ دوم عمدتا متوجه اتحاد شوروی وقت است، او می کوشد با طرح این مسئله مناسبات روسیه و ایران را تیره ساخته و وسوسه حمله به ایران توسط اسرائیل و امریکا را تشدید کند. او و ستاد روحانی- نظامی کودتا بر این تصورند که با حمله به ایران هم فرصتی برای فراموش کردن کودتا در اذهان عمومی فراهم می شود و هم می توان دست به یک کشتار وسیع زد. کشتاری که م یتواند در زندان شامل دومین قتل عام سیاسی در جمهوری اسلامی می شود و خیابان ها را تبدیل به حمام خون مردم کند! و همه اینها به بهانه حمله به ایران و ضرورت دفاع از نظام! کودتاچی ها می کوشند گزینه حمله به ایران را جانشین محاصره اقتصادی ایران کنند، زیرا می ترسند محاصره اقتصادی و بویژه تحریم نفت ایران شورش مردم را گسترده تر کند، اما حمله نظامی می تواند دست آنها را برای سرکوب و سپس معامله با امریکا و حتی اسرائیل باز کند.

بدین ترتیب است که پس زلزله های تظاهرات دوشنبه در قم، همچنان ادامه دارد و همه اذهان متوجه زلزله بزرگی است که می تواند روزعاشورا بار دیگر سراسر ایران را بلرزاند.

giovedì 17 dicembre 2009

برای خنثی سازی تظاهرات کودتاچی ها جمعه در خیابان انقلاب سبز نمی شویم

برای خنثی سازی تظاهرات کودتاچی ها

جمعه درخیابان انقلاب سبز نمی شویم
اطلاعیه هائی با مضمون شرکت در تظاهرات سبز، در روز جمعه، در مقابل دانشگاه تهران روی شبکه فیس بوک منتشر شده است. از آنجا که شایع است از جانب کودتاچی ها برای راه اندازی یک تظاهرات کودتائی در روز جمعه و در پایان نماز برنامه ای در نظر گرفته شده، در تهران اعلام شد جنبش سبز برای روز جمعه تظاهراتی را پیش بینی نکرده و نباید با حضور در برابر دانشگاه و یا خیابان انقلاب این فرصت را برای کودتاچی ها فراهم کرد که با نمایش سیمائی جمعیت، آنرا به سود تظاهرات کودتائی مصادره کنند. مجمع روحانیون و همچنین آقایان کروبی و موسوی جداگانه تقاضای مجوز راهپیمائی برای محکوم کردن پاره شدن عکس آیت الله خمینی کرده اند که هنوز پاسخ رسمی به آن داده نشده است. تظاهرات کودتائی پایان نماز جمعه تهران خود می تواند راهگشای صدور مجوز برای راهپیمائی تقاضا شده از طرف آقایان موسوی و کروبی و مجمع روحانیون باشد. به همین دلیل موج سبز باید منتظر آن مجوز و اعلام زمان و برپائی تظاهرات سبز باقی بماند. در صورت عدم صدور مجوز نیز بار دیگر توطئه آمیز بودن ماجرای پاره شدن عکس آیت الله خمینی و نمایش تظاهرات آشکار خواهد شد زیرا اگر مسئله بر سر محکومیت این ماجراست، طبیعی است که به میلیون ها مردم تهران و یا دیگر شهرها نیز اجازه داده شود تا نه به بهانه و تحت پوشش نماز جمعه، بلکه بطور مشخص در محکومیت این واقعه و بصورت هدایت شده توسط رهبران سبز به خیابان بیآیند. موردی که در 30 سال گذشته دهها بار و به مناسبت های مختلف رایج بوده است.

محسن سازگارا پنجشنبه ۲۶ آذر: جمعه در خانه میمانم

افشاگری یکی از اعضای سابق بسیح که به خارج پناهنده شده در مصاحبه با کانال 4 بی بی سی به تقلب در انتخابات و اعلام پشتیبانی رهبری از احمدی نژاد در انتخابات- خشونت های صورت گرفته بر روی مردم و تجاوزات جنسی به معترضین به انتخابات . کارکنان شرکت آونگان اراک در مقابل فرمانداری اجتماع کردن و خواستار پرداخت حقوق معوقه شان شدند با یکروز پولی که دولت خرج سرکوب مردم رامیکند میشد یک ماه حقوق این کارکنان راداد / صحبت مهم آیت الله منتظری درمورد آیت الله خمینی که ایشان مرد بزرگی بودند اما امام معصوم که نبودند و اشتباهاتی هم داشتند و د واقع این جنجالی که حکومت برای آتش زدن عکس خمینی براه انداخته را زیر سئوال برده / اعتراف علی لاریجانی به بحران مشروعیت نظام درشورای امنیت ملی ای کاش ایشون شجاعت داشت و این حرف رو علنی می زد که اعتراف درستی هست /تهدید صادق لاریجانی که دو قوه را در اختیار دارند

mercoledì 16 dicembre 2009

محرم سبز، علیه یزیدیان زمان

از سایت موج کمپ که از امروز هک شده غافل از اینکه مابیشماریم

چهارده قرن از زمانی که حسین‌(ع) در اوج شهامت و مردانگی بر پای آرمان خود ایستاد و به دست حاکمان جائر زمانه خویش به سبعانه‌ترین شکل ممکن به شهادت رسید، می‌گذرد، اما راه سبز او همچنان پررهرو و زنده مانده است. این درس بزرگی است برای ما که امروز با تاسی به راه و اندیشه حسین(ع)، بار دیگر صدایمان را علیه ظلم و بی‌عدالتی بلند کرده‌ایم. تمسک به اندیشه حق‌طلبانه امام حسین و اصحابش و زنده نگاه داشتن رشادت‌های این مردان خدا در واقعه کربلا، همواره یکی از اصلی‌ترین پایه‌های تفکر مردم ایران بوده است.
انقلاب اسلامی سی سال پیش، یکی از مهم‌ترین دستاوردهای مردم این سرزمین بود که بر پایه همین تفکر قیام در برابر ظلم و پاسداشت حق و عدالت رخ داد. امروز نیز تاریخ ایران در برهه‌‌ای سرنوشت‌ساز و حساس قرار گرفته است. برهه‌ای که پس از گذشت سی سال از تولد یک انقلاب، بنیانگذاران و حاملانش را به تفکری عمیق درباره نحوه عملکرد قدرت نامشروع حاکم با مردمی خود که به حق فریاد دادخواهی سر داده بودند، واداشته است.
روزگاری بنیانگذار انقلاب بر این باور اصیل نهفته در فلسفه عاشورا و تاسوعای حسینی تکیه کرده بود که قیام حسین (ع) در برابر دستگاه جور بود که تشیع را در طول تاریخ به عنوان راهی پویا و پر رهرو زنده نگاه داشت. او با همین معیار و میزان بر علیه ظلم زمانه خویش قیام کرد. امروز نیز گویی با گذشت نزدیک به دو دهه از رحلت رهبر واقعی این انقلاب و ۱۴۰۰ سال از واقعه کربلا، مردم ایران یک بار دیگر شاهد رویارویی حق و باطل و پرده‌دری ظالمانی شده‌اند که به ناحق خود را میراث‌دار اندیشه حسین‌بن علی (ع) و فرزندانش می‌دانند.
در آستانه ماه محرم، کودتاگران، آشفته از حضور سبز مردم در محرمی تاریخی، دست به حرکتی کثیف و مزورانه زدند و با پاره کردن عکس بنیانگذار انقلاب و صحنه‌سازی خام و ناشیانه‌ خود در صداوسیمای ضدملی، سعی در برانگیختن احساسات مردمی کردند که پیش از این با حضور میلیونی خود، بزرگ‌ترین «نه» را بعد از ۳۰ سال به سیاست‌های دروغ‌محور آنان داده بودند. یکی از اهداف این سناریو، آغاز موج گسترده تهدید و فشار بر رهبران جنبش سبز و پیش رفتن تا مرز دستگیری آنان و سرکوب وحشیانه جنبش مردمی قبل از آغاز ماه محرم بود.
کودتاگران خوب می‌دانند که محرم فصل دیگری از دفتر عمر این جنبش را ورق خواهد زد. فصلی که در آن مردم حق‌طلب ایران با حضور سبز خود در مراسم سوگواری و سخنرانی‌‌های این ماه، خطی جدید را در تداوم راه سبز امید پی خواهند گرفت. از همین رو نیز ترسان و لرزان دست به اعمالی می‌زنند که قبل از هر چیز نشان از وانهادگی آنان در برابر این جریان عظیم سبز دارد.
محرم ماهی است که مردم سبزباور ایران‌زمین، با تاسی به اندیشه‌های مقتدای خود، حسین(ع) از ظلم و جور صاحبان قدرت تبری خواهند جست. حضور گسترده و پررنگ تک تک حامیان جنبش عدالت‌خواه ایران در برنامه‌های خاص این ماه، قدم بزرگی در راه تحقق آرمان‌های ناب حسینی که همانا ظلم‌ستیزی، عدالت‌جویی و حق‌طلبی است، خواهد داشت.
موج سبز آزادی با تکیه بر همین ارزش‌ها و به عنوان قطره‌ای از دریای خروشان عدالت‌خواه ایران، فعالیت‌های زیر را در قالب موج‌آفرینی محرم سبز برای هر چه باشکوه‌تر برگزار کردن محرم امسال پیشنهاد می‌کند. لازم به یادآوری نیست که رسانه اصلی این جنبش تک تک شما مردم آگاه و هوشیار ایران‌زمین هستید.
۱- یادمان شهدای جنبش سبز: این طرح پیش از این در ماه مبارک رمضان توسط موج سبز آزادی اجرا گردیده بود. اما با توجه به اهمیت خاصی که زنده نگاه داشتن یاد و خاطره شهدا در این ماه دارد طرح یادمان شهدای جنبش سبز را بار دیگر به اجرا می‌گذاریم. همانند ماه مبارک، هر روز از ماه محرم نیز به نام دو تن از شهدای جنبش نامگذاری خواهد شد، همان نام هایی که در ماه مبارک رمضان اعلم شده بود و در این آدرس قابل مشاهده است:
http://www.mowjcamp.com/article/id/20290
برای زنده نگاه داشتن یاد شهدای جنبش در ماه محرم می‌توانیم به برگزاری مراسم دعا و نیایش، یاداوری رشادت‌های آنان درمراسم سوگواری‌مان و نیز استفاده از عکس و پلاکارد آنان در مراسم سوگواری و حاضر شدن بر سر مزار آنان بپردازیم. در یادمان شهدای جنبش سبز می‌توان به برگزاری مراسم سوگواری بر سر مزار این شهدا در بهشت زهرا نیز پرداخت و یا نام و یاد آنان را در سایت ها و وبلاگ های سبز زنده نگه داشت. گسترش این فعالیت ها به ابتکار و تلاش فعالان جنبش بستگی دارد.
۲- سوگواران سبز: رنگ سبز از نخستین روز، به خاطر تاسی به راه سبز ائمه معصومین برگزیده شده بود. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم حسین بن ‌علی و یارانش در معنا بخشیدن به این رنگ پیشتاز بوده‌اند. استفاده از رنگ و پوشش سبز در مراسم عزاداری و تزئینات مخصوص این ماه می‌تواند مراسم سوگواران واقعی حسین بن علی(ع) را از آنان که از او فقط نامی را به یدک می‌کشند، متمایز کند. ما سوگواران سبز حسینی امسال علاوه بر پوشش اصلی و متعارف این زمان که رنگ مشکی است، از نشانه ای سبز بر سینه، سر و یا دستان خود نیز استفاده خواهیم کرد. بی‌شک حضور عزاداران سبز حسینی با پیراهن مشکی و شال سبز در دسته‌جات عزاداری، خاری در چشم یزیدیان زمان خواهد بود.
سبزها همچنین باید در زمان حضور در مساجد و تکیه‌ها هشیار باشند که در صورت تلاش مداحان یا خطیبان برای سوء استفاده جناحی از احساسات مردم به نفع کودتاچیان، واکنش مناسب از خود نشان دهند و در صورت لزوم مجلس را ترک کنند. استفاده از پوشش مناسب ایام سوگواری، به خصوص توسط جوانان سبز، می‌تواند توطئه احتمالی رسانه‌های کودتاچی برای تکرار داستان عصر عاشورای 76 را خنثی کند.
۳- عاشورا و تاسوعای سبز:‌ اطعام یکی از سنت‌های مردم ایران در روزهای تاسوعا و عاشوراست. امسال این اطعام را با نیت برای شادی روح شهدای جنبش سبز و از بند رهیدن اسرای جنبش سبز انجام خواهیم داد. همچنین یکی از شعارهای اصلی این جنبش از همان روز نخست، قرار دادن نام میرحسین موسوی در کنار نام حسین‌بن علی بوده است. این امر اتفاقی نبوده است. به باور ما سبزها «یا حسین میر حسین» معنی‌اش این نیست که میر حسین، حسین ماست. معنی‌اش این نیست که چون حسین و میرحسین هم قافیه اند مردم خوششان آمد که شعاری از آن بسازند.
یا حسین میر حسین، یعنی: با کسی شوخی نداریم. حسین برای ما سمبل حق است و تکرار نام میرحسین یعنی یادآوری حقمان که از ما ربوده شد و «یاحسین، میرحسین» یعنی تاکید بر اینکه ما با کسی سر حقمان معامله نمی کنیم. ماه محرم و به طور خاص روزهای عاشورا و تاسوعا، زمان زنده ساختن دوباره این شعار است. پس در مراسم عزاداری خود با تکرار این شعار بار دیگر اعلام خواهیم کرد که راه سبز امید، به یک معنا تداوم راه سبز کربلاست.
۴- شام غریبان سبز: شام غریبان امسال یادآور مظلومیت‌های کسانی است که در راه عقیده سبز خود به شهادت رسیدند و یا اسیر دست جائران گشتند. در این شب با روشن کردن شمع بر مزار شهدا و یا در منازل آنان و محله‌های خود، به خصوص محل شهادت ندا آقاسلطان در محله امیرآباد تهران، و نیز در خیابان‌های شهر و با در دست داشتن پوستر‌های شهدا و اسرای جنبش سبز، یاد مظلومیت‌های خاندان حسین بن علی را در حالی زنده می‌کنیم که کربلایی مجسم را در سرزمینمان در تابستانی که گذشت از سر گذراندیم و به چشم خود دیدیم.
۵- دیدار با خانواده‌های شهدا و اسرای جنبش: یکی دیگر از فعالیت‌های مخصوص ماه محرم که در چارچوب موج آفرینی محرم سبز تعریف می‌شود، دیدار با خانواده‌های عزیزانی است که در راه آبیاری نهال سبز امید، هزینه‌های هنگفتی دادند. دیدار با خانواده‌های شهدا و اسرای جنبش را در رئوس وظائف خود در ماه محرم قرار خواهیم داد و به خصوص در روزهای پس از عاشورا، به یاد اسرای کربلا، با حضور در منازل اسرای جنبش سبز، یاد رشادت‌ها و پایداری‌های آنان را زنده خواهیم کرد.
۶- شعارنویسی سبز‌:‌ دولت کودتا با دست‌آویز قرار دادن مقدسات و سوء استفاده از جملات بزرگان دین و نصب آنان بر در و دیوار شهر در ماه محرم، سعی در قبضه کردن آرمان‌های جنبش سبز دارد و ما باید با شعارنویسی‌های سبز خود، این حربه را خنثی کنیم. شعارهای پیشنهادی برای درج در اماکن عمومی و پوسترها و تراکت‌ها:
راه سبز امید، راه سبز کربلا و حسین‌بن علی استیا حسین، میرحسینمیرحسین، فرزند راستین حسین مظلوم استکل یوم عاشورا و کل ارض کربلاحسین حسین شعار ماست، میرحسین/کروبی/ خاتمی افتخار ماستمیرحسین موسوی، رهرو سبز علویاین محرم و صفر است که جنبش سبز را زنده نگه داشته است.ابوالفضل علمدار کروبی رو نگه دارندای ندای ما صدای کربلای ماما همه سرباز توئیم میرحسین گوش به فرمان توئیم میرحسینما اهل کوفه نیستیم پشت یزید بایستیمما اهل کوفه نیستیم پول بگیریم بایستیمو شعارهایی از این دست
همچنین پوسترهای زیادی نیز توسط سبزها تهیه و در اینترنت منتشر شده که برخی از آنها را پیش از این در «موج سبز آزادی» دیده‌اید. شما نیز می‌توانید از این پوسترها پرینت بگیرید و در دسته‌جات و هیئات توزیع کنید، یا آنکه بر روی دیوارها و یا خودروهای خود نصب کنید.
شعار نویسی روی خودروها نیز فعالیت دیگری است که در قالب موج‌آفرینی محرم سبز می‌توان انجام داد و با درج شعار «یا حسین، میرحسین» یا دیگر جملاتی که اشاره مستقیم یا غیر مستقیم به شباهت‌های قیام حسینی و نهضت سبز ملت ایران دارد، حضوری مداوم را در خیابان‌ها به نمایش گذاشت.

martedì 15 dicembre 2009

چه کسانی از جنبش سبز و موسوی می ترسند

شیخ محمد یزدی لاستیک دنا را بالا کشید
پسرش جنگل های شمال ایران را
از پیک نت
آیت الله شیخ محمد یزدی رئیس جامعه مدرسین حوزه قم و عضو شورای نگهبان روز گذشته طی سخنانی علیه موسوی و كروبی و خاتمی و هاشمی گفت:

آقای موسوی چه افتخاری به همراه دارد؟ در دوران نخست وزیری همه می‌دانند كه چه فكری داشت."

آیت الله یزدی توضیح نداده كه موسوی چه فكری داشت و آن "همه" كه می دانستند شامل آقای خمینی هم می شده یا نه، كه تا آخرین روز عمر خود از مهندس موسوی پشتیبانی كرد. ظاهرا آن فكر خیلی بدی كه مهندس موسوی در زمان نخست وزیری اش داشت و شیخ محمد یزدی نماینده مجلس در همان دوران هم با آن مخالف بود این بود كه موسوی می گفت نباید گذاشت مثلا كارخانه لاستیك سازی را بدهند به یك آیت الله حوزه علمیه.

حالا، یعنی بعد از در گذشت آقای خمینی و رهبر شدن علی خامنه ای، در یک قلم كارخانه لاستیک سازی که به گفته عباس پالیزدار 600 میلیارد می ارزید را به قیمت 10 میلیارد دادند به محمد یزدی. تازه آیت الله یزدی این ده میلیارد را هم نداد و گفت كه از خود كارخانه می فروشیم و می دهیم. ایشان حق ندارد از موسوی بدش بیآید؟



آیت الله یزدی صاحب لاستیك سازی دنا، روز گذشته در جمع سران اوقاف گفت: "من در مجمع تشخیص مصلحت به آقای موسوی گفتم، شما در روز قیامت چه پاسخی خواهید داشت كه شورای نگهبان را اینگونه متهم می‌كنید؟"

البته شیخ محمد یزدی نگفته که موسوی چه اتهامی به شورای نگهبان زده است. اگر ریگی به کفش نداشت می گفت که موسوی گفته تقلب و کودتا کرده اید. این را نگفت چون حرف مردم هم همین است!

آیت الله یزدی سپس سراغ هاشمی رفسنجانی رفت و گفت: "آقای هاشمی سكوت را شكستند و در مشهد سخنرانی كردند و گفتند كه حكومت سپاه و بسیج دارد و این طرفی‌ها دانشگاه، اساتید و نخبه دارند. شما دارید بین سپاه، بسیج، دانشگاه و اساتید تقابل ایجاد می‌كنید."

تقابل دیگری در مملکت حاکم است که هاشمی آن را نگفته؟



بامزه ترین بخش سخنان یزدی آنجا بود كه گفت: "هاشمی در زمان ریاست بنده در قوه قضائیه گفت پرونده دخترش را ببندم."



مستمعین از آیت الله یزدی درباره پرونده پسر خود ایشان سئوال نکردند. همان پسری كه در زمان ریاست ایشان بر قوه قضائیه رئیس حوزه ریاست قوه قضائیه بود و چوب جنگل های شمال را صادر كرد. اینها را ما نمی گوئیم. عباس پالیزدار گفت و بدستور همین آقای یزدی هم زندانی شد.

این نامه آیت الله یزدی ثبت در تاریخ غارتگری 20 سال اخیر است:

"جناب آقای فروزش، حمید ما (حمید یزدی) بیکار است، ترتیبی اتخاذ فرمایید که از ‏جنگل های شمال جهت صادرات چوب بهره مند گردد."

پالیزدار می گوید: "حمید یزدی، در آن زمان مدیرکل حوزه ریاست قوه ‏قضاییه بود و متأسفانه جنگل های شمال را به تاراج بردند و رفتند."

البته نگرانی شیخ محمد یزدی زیاد هم بیهوده نیست. این نگرانی از پاره شدن عکس آقای خمینی نیست، بلکه ترس از ادامه جنبش سبز و کار دادن دست امثال ایشان است. نه در روز قیامت بلكه در همین دنیا و بزودی.

lunedì 14 dicembre 2009

مردم قضاوت کنند :طرفداران مقام معظم رهبری -طرفداران جنبش سبز

علی خامنه ای روز گذشته برای طلبه هائی که به دیدارش برده بودند سخنرانی کرد. او ضمن حمله به رهبران جنبش سبز گفت: "چرا هنگامی كه افراد فاسد فراری و سلطنت طلب و توده‌ای از آنها حمایت می‌كنند، به خود نمی‌آیند و متوجه نمی‌شوند كه مسیر آنها غلط و اشتباه است؟"

اگر منظور از افراد فاسد فراری امثال نواندیشان مذهبی مانند کدیور و گنجی و مهاجرانی است كه اینها فاسد نیستند و ثانیا خود شما باعث اقامت آنها در خارج از کشور شده اید. سلطنت طلب ها و بقیه هم كه اتفاقا به رهبران جنبش سبز حمله می كنند كه چرا مدافع انقلاب 57 و راه آیت الله خمینی هستند. حمایت توده ای ها از جنبش سبز هم که پدیده عجیبی نیست چون توده ای ها از نخست از انقلاب ایران پشتیبانی كرده اند و بنابراین طبیعی است كه از جنبش سبز هم پشتیبانی كنند. تازه خود توده ای ها هم در خارج از كشور بدلیل همین دفاعشان از انقلاب و اصلاحات و جنبش سبز از سوی سلطنت طلب ها متهم و مجرم محسوب می شوند. اگر شك دارید نگاهی به نشریات و سایت های سلطنت بیاندازید.

اما ظاهرا آقای خامنه ای اطرافیان خودش را با اطرافیان جنبش سبز اشتباه گرفته است. یعنی اگر بخواهیم با منطق خود ایشان استدلال کنیم، باید بپرسیم چرا وقتی ایشان می بیند كه همه ارازل و اوباش، متجاوزان به دختران و زنان در كهریزك، چماقدارهای بی مخ، جانیان در لباس شخصی، امام جمعه های فاسد و دروغگو، مداحان چاقو بدست، و ... همه زیر چتر دفاع از "مقام معظم رهبری" جمع شده اند و از ایشان حمایت می كنند به روش خود شك نمی كند؟

برخلاف ادعای رهبر، بهترین عناصر همه تاریخ كشور ما، تمام خرد، دانش، هنر، فرهنگ و نیروی كار جامعه ما در حول جنبش سبز حلقه زده است و همه ارازل و اوباش و متجاوزان و چماقدارها و شارلاتان ها و دزدها و كلاش های جامعه دور رهبر معظم جمهوری اسلامی گرد آمده اند. مگر خود نماینده آقای خامنه ای در دانشگاه ها دو روز پیش اعتراف نكرد كه 70 درصد جامعه دانشگاهی ما به نامزد مورد نظر رهبر رای نداده اند؟ این 70 درصد همان افراد فاسد هستند كه آقای خامنه ای می گوید؟ رهبر بجای فرافكنی و بهانه تراشی برای رویارویی با مردم بهتر است نگاهی به دور و بر خود و اطرافیان و حامیان خویش بیاندازد.

venerdì 11 dicembre 2009

آزار و اذیت سعید نورمحمدی در زندان اوین

سعید نورمحمدی، عضو جوان جبهه مشارکت و از اسرای کمیل سبز روز چهارشنبه پس از 50 روز حبس در سلول انفرادی موفق به ملاقات کابینی با برادر خود شد.

به گزارش وبلاگ یار کمیل، این ملاقات به صورت کابینی و با حضور دو مامور در کنار سعید نورمحمدی صورت گرفت.

به گفته برادر سعید نورمحمدی، وی ظاهری بسیار خسته و ناراحت داشته و یکی از انگشتان دست چپ او باندپیچی شده بود.

زمانی که برادر سعید از او پرسیده که آیا مورد اذیت و آزار قرار می گیرد، او با وجود حضور دو مامور گفته "خیلی اذیتم می کنند!".

با این حال نورمحمدی به برادرش گفته که حال عمومی اش خوب است.

سعید نورمحمدی همچنین گفته است که تمام این مدت در سلول انفرادی بوده و بازجویی نداشته و به وی گفته اند که بازجویی از او به زودی آغاز می شود!

سعید نورمحمدی پیش از این و در روز ۲۵ خرداد ماه بازداشت و مدت ۶۲ روز تحت فشار و بازجویی قرار گرفته بود.

از سوی دیگر، یکی از وکلا که روز چهارشنبه برای پی گیری وضعیت اسرای دعای کمیل به دادسرا مراجعه و با قاضی بیگی صحبت کرده بود، گفت قاضی بیگی اعلام داشته که تکلیف پرونده بازداشتی های دعای کمیل را تا اوایل هفته جاری یعنی ۲۱ یا ۲۲ آذر مشخص می کنند.

۵۰ روز پیش مراسم دعای کمیل برای آزادی زندانیان سیاسی در منزل پدر همسر شهاب طباطبایی برگزار شد که نیروهای امنیتی در این برنامه ۷۰ نفر را بازداشت کرده و ۲۱ نفر را به اوین منتقل کردند.

از این تعداد اسماعیل صحابه، سعید نورمحمدی، محمدحسین خوربک و دکتر کیانوش راد همچنان در بازداشت و انفرادی به سر می برند.

giovedì 10 dicembre 2009

از شکاف در میان خودشان وحشت کرده اند و از همراه شدن روز افزون مردم با جنبش

شکاف در صف کودتا
انسجام در جبهه ضد کودتا
از پیک نت دات کام


سالگرد 16 آذر، در کنار همه حوادثی که به همراه داشت، حامل چند رویداد مهم سیاسی کمتر مرتبط با حوادث دانشگاهی و خیابانی بود که تا فرا رسیدن ماه محرم و بویژه دو روز "تاسوعا" و "عاشوا" و حتی "شام غریبان" جلوه های دیگری از آن نیز نمایان خواهد شد. این رویدادها را اینگونه می توان دسته بندی کرد:

1- تطبیق موضع گیری ها و سخنرانی ها و بیانیه های خاتمی، موسوی، کروبی و حتی هاشمی رفسنجانی با شکوفائی گام به گام جنبش مردم در دوران 6 ماهه پس از انتخابات که آن را می توان دوران بلوغ جنبش سبز نیز نامید. چنین انسجامی نه تنها دردوران 8 ساله اصلاحات وجود نداشت، بلکه در سال 57 و انقلابی که منجر به سرنگونی استبداد سلطنتی شد نیز شاهد آن نبودیم. خونسردی و حرکت آرام اما پیگیر جنبش از برجسته ترین خصلت های جنبش سبز در 6 ماهه گذشته است. کافی است بیانیه های موسوی و یا سخنرانی های خاتمی و یا گفته ها و مصاحبه های کروبی و حتی اظهار نظرهای هاشمی رفسنجانی از آخرین نماز جمعه اش تا سخنان اخیرش در مشهد مرور شود. و شعارهای مردم و روش های حضور خیابانی آنها در سالگردها و خونسردی اعجاب انگیز مردم در رویاروئی با نیروهای انتظامی همزمان با شعار علیه چماق بدستان و چاقو کش هائی که بنام بسیج به خیابان آورده می شوند، مرور و بازبینی شود تا صحت این ارزیابی مشخص شود.

به این دو خبر که حتی فیلم یکی از آنها نیز پخش شده کمتر مورد توجه قرار گرفت: صحنه هدیه گل از سوی دانشجویان به فرماندهان پلیس و انتظامی از سوی دانشجویان دانشگاه تهران و صحنه بسیار مهم مشاجره و کشاکش بین نیروهای انتظامی و چماقداران و شلاق بدست ها در میدان ولیعصر در نیمروز 16 آذر. آنها که این صحنه را شاهد بوده اند، گزارش کوتاه آن را اینگونه برای پیک نت فرستاده اند: من ابتدا مشاهده کردم که یکی از فرماندهان نیروی انتظامی با یکی از کسانی که لباس شخصی ها از او فرمانبرداری می کردند وارد بحث شده بود. بحث بر سر مخالفت فرمانده نیروی انتظامی با حمله به مردم در حاشیه خیابان و پیاده روها بود. بعد از مدتی هم از طرف نیروهای انتظامی عده ای وارد این بحث شدند و هم از طرف لباس شخصی ها و بحث تبدیل به مشاجره بسیار تند شد. هر دو طرف با بی سیم به یک محلی گزارش این مشاجره را میدادند و سرانجام لباس شخصی ها بنا به دستوری که به آنها داده شده بود کوتاه آمده و صحنه را ترک کردند و از آن به بعد نیروی انتظامی با ملایمت بیشتری با مردم روبرو شد و حتی با برخی از مردم شوخی کرده و محترمانه می خواست که نایستند.

اینها پدیده های کوچکی نیست. همانگونه که پیاده شدن موسوی از اتومبیل در محوطه فرهنگستان و رفتن به سوی لباس شخصی ها و صحبت با آنها پدیده کوچکی نیست.



2- شکافی که در این حوادث به ظاهر کوچک در خیابان ها شاهد آن هستیم، در زمینه سیاسی و در پشت صحنه، میان کودتاچی ها و در حاکمیت بسیار جدی تر است. ما این شکاف را مانند بحث خیابانی نیروی انتظامی و لباس شخصی ها نمی بینیم، اما نتیجه آن را اگر دقت کنیم شاهدیم.

این نتیجه را در لجام گسیختگی تبلیغاتی، فرصت نداشتن برای تنظیم یک سناریوی امنیتی و اشتباهات مهمی که باعث تمسخر مردم می شود، جامعه در بطن خود فروپاشی را حس می کند.

به چند نمونه توجه کنید:

مجید توکلی را بیرون از دانشگاه می گیرند و 24 ساعت بعد چادر سرش می اندازند و می گویند با این پوشش او را شناسائی کرده و گرفته اند! می دانند که چند هفته و یا حتی چند روز دیگر تق ماجرا در می آید و معلوم میشود به زور شلاق و شکنجه این چادر را سرش کرده و از او عکس گرفته اند و از هم اکنون هم مردم میدانند اینها همه صحنه سازی است. اما آنها فرصت فکر ندارند. شتابزده این صحنه ها را می سازند. چرا؟ برای توجیه خشونت و جنایاتی که مرتکب می شوند. ازادامه خشونت و جنایت وحشت دارند، زیرا نگران شکاف در نیروهای خودشان هستند. به همین دلیل با شتاب و برای عبور از امروز و رسیدن به فردا به هر وسیله ای متوسل می شوند. همین شتابزدگی و اشتباه را در صحنه سازی پاره کردن عکس آقای خمینی در دانشگاه تهران مرتکب شدند. یعنی چون وقت تهیه سناریوی تازه نداشتند، همان سناریوی عصر عاشورا در جریان انتخابات 2 خرداد را از بایگانی بیرون کشیده و اجرا کردند. عکس آقای خمینی را در دانشگاه پاره کرده و زیر پا انداختند و از آن عکس و فیلم تهیه کردند و شب در سیما نشان دادند. دراینجا نیز قصدشان توجیه خشونت و سرکوب بود. چه نیازی به این توجیه است؟ چرا 4 یا 5 ماه پیش نیازمند این روش های توجیهی نبودند؟ پاسخ روشن است: از شکاف در میان خودشان وحشت کرده اند و از همراه شدن روز افزون مردم با جنبش.

چرا صحنه سازی با عکس آقای خمینی و پخش آن، و نه پخش صحنه واقعی پاره کردن عکس خامنه ای در خیابان ها توسط مردم؟

بازهم پاسخ روشن است: پخش پاره شدن عکس خامنه ای با خوشحالی و تائید مردم همراه می شود و اساسا اعتباری بین مردم ندارد که پاره شدن عکسش باعث ناراحتی مردم بشود. درست برعکس، آقای خمینی در میان مردم همچنان اعتبار مذهبی و سیاسی دارد و پاره شدن عکس او مردم را می تواند ناراحت کند. سناریو سازان کودتا به این دلیل برای سرکوب آنها که عکس خامنه ای را واقعا پاره کرده و زیر پا له کردند، عکس آقای خمینی را پاره می کنند و زیر پای چماقدارانی که وارد دانشگاه کرده اند می اندازند.

پرتاب نارنجک گاز خردل و فلفل و انواع مواد شیمیائی که در اختیار سپاه پاسداران است و البته بسیج هم به آن دسترسی دارد، به طرف مردم بی سلاح، نه تنها خشم و نفرت مردم را تشدید کرده، بلکه در میان خودی های نظامی و انتظامی هم با واکنش روبرو شده است. به این دلیل است که خبرگزاری کودتا "فارس" اعلام می کند طرفداران موسوی به طرف دانشجویان (منظور همان نیروی بسیج است که وارد دانشگاه کرده بودند) گاز اشک آور پرتاب کردند!

خنده دار است، اما بیش و پیش از خنده باید دلائل این دروغ سازی ها را پیدا کرد. وقتی چند تنی که زیر چادر سیاه اند و معلوم نیست زن و یا مرد، از نیم متری گاز فلفل به صورت دکتر زهرا رهنورد پرتاب می کنند و باعث کوری موقت او می شوند و خشم مردم را آتشین تر می کنند، سناریوی پرتاب گاز اشک آور طرفداران موسوی را در خبرگزاری فارس منتشر می کنند!

برویم به سراغ مقامات قضائی

رئیس قوه قضائیه شب 16 آذر در سیما ظاهر شده (خبر یک همایش قضائی) و می گوید اجازه نمی دهیم در سایه مصونیت سیاسی عده ای نظم جامعه را بهم بزنند.

مردم می خندند و می گویند: خواب دیدی خیر است حاج آقا. حسین شریعتمداری در روزنامه اش می نویسد کروبی، شعبان بی مخ است و کسی در قوه قضائیه نیست به او بگوید لابد مخ هر دو را داده اند به تو!

دادستان کل کشور، یعنی آقای اژه ای هم در سیما ظاهر می شود و به خانواده ها توصیه می کنند جلوی بچه هایتان را بگیرید که در تظاهرات شرکت نکنند، چون از این به بعد سفت و سخت با تظاهر کنندگان برخورد خواهیم کرد.

مردم می گوید: شما را که احمدی نژاد به دلیل نفی نقش عوامل خارجی در تظاهرات بعد از انتخابات از کابینه کنار گذاشت. البته کسی که به دروغ قسم جلاله بخورد و تلویزیون آن را پخش کند ( بعد از صدور حکم 5 سال زندان برای کرباسچی شهردار تهران) باز هم می تواند دروغ بگوید.

مردم می گویند: مگر در این شش ماه "شُل" برخورد کردید که حالا می خواهید "سفت" برخورد کنید؟ دیگه از سوله کهریزک بدتر هم دارید؟

ضمنا، حاج آقا! پدر و مادرها خودشان هم در تظاهرات اند. حتی سینه چاک تر از بچه هایشان. کجای کاری؟ برای مردم ایران حرف می زنی و یا مردم تاجیکستان؟ ایرانی ها که همه دستشان توی تظاهرات است. چه پدر و چه مادر، چه دختر و چه پسر!

sabato 5 dicembre 2009

کودتاچیان نگران نتیجه عبور از سنگر 16 آذر


تا رسیدن به سنگر تاسوعا، عاشورا، 22 بهمن و
...



کودتاچیان نگران نتیجه

عبور از سنگر 16 آذر




آخرین نماز جمعه قبل از 16 آذر را احمد جنتی خواند. از متهمین اصلی کودتای 22 خرداد. او در خطبه هائی که در نماز جمعه تهران خواند و بخش هائی از آن را درهمین شماره پیک نت می خوانید، نه تنها نگرانی خود، بلکه به سخنگوئی از تیم کودتای 22 خرداد، نگرانی همه آنها را از برگزاری 16 آذر بر زبان آورد.

یکشنبه روز عیدغدیر است و به همین بهانه، آیت الله خزعلی را که دبیرکل غدیر است سخنران پیش از خطبه های نماز کردند. او نیز نگران از 16آذری که در پیش است سخنانی گفت. بخش هائی از سخنان وی را نیز در همین شماره پیک نت می خوانید.

احمدی نژاد که فعلا همه دولت در خود او جمع است، در یک بندبازی آشنا برای مردم، شنبه را به یکشنبه و پنجشنبه را به جمعه وصل کرده و تعطیل اعلام کرد. با این امید که مردم می روند به مسافرت و تا صبح دوشنبه درگیر بازگشت از سفر خواهند بود و فرصتی برای شرکت در 16 آذر نخواهند داشت. وزارت علوم نیز با همین انگیزه خوابگاه ها را تعطیل کرده تا دانشجویان بروند به شهرهایشان و پخش شوند.

فرماندهان انتظامی که تاکنون سعی می کردند، در اظهار نظرهای 16 آذری، خود را خونسرد جلوه دهند، از پنجشنبه تهدیدهای لفظی را شروع کرده اند. این درحالی است که فاصله استقرار نیروهای ویژه برای مقابله با مردم در خیابان ها کم شده و شمار این نیروها بیشتر.

همه آنها و طیف های وابسته به آنها که تاکنون از ختم غائله – نامی که برای مقابله مردم با کودتای 22 خرداد انتخاب کرده اند- سخن می گفتند و برای یکدیگر پیام تبریگ سرکوب می فرستادند، حالا برای عبور از سنگر 16 آذر به تکاپو افتاده اند.

آنها که تریبون های حکومتی – مانند نماز جمعه و یا صدا و سیما- را دراختیار دارند، می گویند 16 آذر روز امریکا ستیزی است، زیرا در 16 آذر سال 1332، بعد از کودتای 28 مرداد دانشجویان دانشگاه تهران علیه امریکا و سفر معاون رئیس جمهور این کشور به ایران تظاهرات کرده بودند. تظاهراتی که برای سرکوب آن فرمانداری نظامی کودتای 28 مرداد فرمان حمله به دانشگاه را داد و نیروهای فرمانداری کودتا اجازه تیر مستقیم داشتند. دراین یورش سه دانشجو کشته شدند و عده زیادی نیز مجروح شدند. قربانیان عبارت بودند از "قندچی"، "بزرگ نیا" و "شریعت رضوی".

این تریبون ها، از جمله سخنان احمد جنتی که در همین شماره پیک نت می خوانید نمی گویند که کودتای 28 مرداد علیه آزادی ها بود و تا آزادی بود امریکا و انگلیس نمی توانستند دست بگذارند روی نفت ایران، زیرا مطبوعات می نوشتند و احزاب مخالفت می کردند و مجلس نیز متاثر از این فضای آزاد سیاسی نمی توانست یکدست طرف دربار شاهنشاهی را بگیرد.

بدین ترتیب و درحقیقت 16 آذر، روز تظاهرات دانشجویان علیه کودتای 28 مرداد بود و یکی از دو حامی خارجی بزرگ این کودتا یعنی امریکا. 16 آذر تظاهراتی بود علیه شاه، ژنرال های یک ستاره و دوستاره ارتش وی و اوباش و روحانیون حامی کودتا. سفر نیکسون معاون وقت رئیس جمهور امریکا و فریاد علیه او و امریکا، در واقع فریاد علیه کودتا بود. این را امثال جنتی و کودتاچیان 22 خرداد به روی خود نمی خواهند بیآورند.

venerdì 4 dicembre 2009


شبکه جنبش راه سبز (جرس ): یک هفته از قتل مشکوک امیر اسلامیان دانشجوی کرد دانشگاه یاسوج و عضو ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در همدان می گذر اما هنوز از انگیزه قتل او خبری در دست نیست.

خبر کشته شدن این جوان دانشجو را دو روز پیش برای اولین بارسایت جرس منتشر کرد. اما تاکنون عکسی از وی منتشر نشده بود.
به گزارش جرس اسلامیان که از دانشجویان دانشگاه دولتی یاسوج بوده از طرف مسئولان این دانشگاه به دلیل شرکت در فعالیت های صنفی و سیاسی همواره مورد فشار و احضار به کمیته انضباطی قرار می گرفت.

امیر اسلامیان در ترم بهمن 86 بخاطر برگزاری همایش بزرگداشت شهدای واقعه حلبچه از جانب مسئولان دانشگاه به دلیل نوع صحبتها و افشاگری هایش پیرامون نحوه کشتار مردم توسط برخی از مسوولان آن دوره مورد برخورد شدید و نامناسب قرار می‎گیرد و توسط کمیته انضباطی دانشگاه یاسوج ابتدا به دو ترم محرومیت از تحصیل و در نهایت به دانشگاه همدان تبعید شد.

اسلامیان بعد از این اقدام برای ادامه تحصیل به دانشگاه همدان می‎رود و در آنجا نیز بعد از یک ترم تحصیل به دلیل گزارش دانشگاه یاسوج پذیرفته نمی‎شود و دوباره به دانشگاه یاسوج بر می گردد که در تابستان 87 از آنجا بصورت قطعی اخراج می شود.

نامبرده که پس از عدم پذیرش از سوی دانشگاه همدان و اخراج از دانشگاه یاسوج از ترس دستگیری بخاطر شرکت فعال در فعالیتهای انتخاباتی ستاد مهدی کروبی در همدان ، از سوی نیروهای امنیتی خود را مخفی کرده بود بعد از چند روز به طرزی مشکوک به قتل رسید.

جسد این جوان چند روز پیش در حوالی روستای محل سکونت خود روستای “چراخ‎وال” واقع در شهرستان بوکان پیدا شد.

mercoledì 2 dicembre 2009

آیت الله منتظری : پیروزی جنبش قطعی است نیازی به شعارهای تند نیست

‏آیت الله منتظری به 4 سئوال زیر، درباره جنبش ضد کودتا در کشور پاسخ داده است.
‏ 1- جنبش سبز مردم ایران چه دستاوردهایی طی مدت اخیر داشته است ؟
‏ ‏2 - چه عواملی مانع از گسترش و توسعه جنبش سبز مردم خواهد شد و راه‏ ‏دستیابی به اهداف را طولانی تر می کند؟ ‎
‏ ‏3 - راههایی كه موجب تقویت و مصونیت نسبی جنبش خواهد شد كدامند؟
‏ ‏4 - چه توصیه هایی برای اعتلای بیشتر جنبش می فرمائید؟

1- جنبش مذكور كه جلوه و تبلوری واقعی از مطالبات به حق‏ ‏اكثریت مردم ایران در سالهای متمادی است، هرچند تاكنون با برخورد‏ ‏خشن و شدید جناح تندروی حاكمیت روبرو شده است، ولی دستآوردهای‏ ‏داخلی و خارجی آن قابل انكار نمی باشد. این جنبش در داخل كشور‏ ‏توانسته است فرهنگ مسالمت آمیز مطالبه حقوق تضییع شده اقشار‏ ‏وسیعی از مردم در انتخابات و حوادث پس از آن را تا حد زیادی نهادینه‏ ‏كند و از طرفی ماهیت خشن جناح تندرو و سركوبگر را به خوبی افشا‏ ‏نماید. البته هزینه های سنگینی را هم تحمل نموده است .
این پدیده‏ ‏نشانه آن است كه مردم به كمتر از رسیدن به مطالبات بر حق خود قانع‏ ‏نمی شوند و كشتار و ارعاب و تهدید و بگیر و ببندها و محاكمات غیر شرعی‏ ‏و غیر قانونی و محكومیت های سنگین و غیر عادلانه فعالان سیاسی و‏ ‏آزادیخواهان و نیز تبلیغات دروغ و فریبنده، تأثیری در عزم و اراده آنان‏ ‏ندارد. در بعد خارجی نیز توانسته است نظر كشورهای جهان و بخصوص‏ ‏جوامع مترقی و سازمان های مدافع حقوق بشر را نسبت به مظلومیت و‏ ‏خواسته های به حق خود معطوف داشته و در ارزیابی سیاسی ، قدرت‏ ‏واقعی ملت را به جهانیان نشان دهد.
2 و 3- از جمله عواملی كه ممكن است مانع گسترش جنبش به حق‏ ‏مردم شود، یكی شعارهای انحرافی ساختارشكن و عكس العمل های‏ ‏نامناسبی است كه به سوژه ای برای سركوب مردم توسط جناح تندرو‏ ‏تبدیل خواهد شد. جنبشی كه خواسته های منطقی و مشروع و قانونی دارد و‏ ‏می‎تواند آنها را به شكل مسالمت آمیز و معقول مطرح كند، نباید احیانا‏ ‏گرفتار رفتارهای عكس العملی در برابر خشونت ها و سركوبگری ها شود و‏ ‏بسا شعارهایی را مطرح كند و یا واكنش هایی را از خود نشان دهد كه در‏ ‏نهایت مطابق خواسته جناح تندرو حاكمیت و به نفع آنان باشد; و چه بسا‏ ‏این مسائل توسط ایادی آنان جهت انحراف نهضت به وجود می‎آید،‏ ‏چنانچه بارها مردم بعینه نیروهای آنها را در حال تخریب اماكن و اموال‏عمومی و شخصی دیده اند.‏ ‏عامل دیگر، انتظار پیروزی زودرس و عجولانه است. جنبش مذكور‏ ‏نباید در رسیدن مردم به حقوق خود، عجله و بی حوصلگی نشان دهد. صبر‏ ‏بر شدائد و مصائب و مقاومت در راه حق و امر به معروف و نهی از منكر و‏ ‏همچنین مقاومت برای احقاق حقوق ، از آموزه های مهم دینی است كه در‏ ‏قرآن و روایات روی آن تأكید فراوان شده است .‏ ‏عامل سوم ، اختلاف سلیقه ها در روش احقاق حقوق و امر به معروف و نهی‏ ‏از منكر است كه می‎تواند آسیب جدی به نهضت و حركت مردم وارد نماید.‏ ‏در این راستا شخصیت های معتمد مردم و مؤثر در جنبش می‎توانند با‏ ‏شفاف سازی خواسته های قانونی و شرعی مردم و تفاهم كامل با یكدیگر‏ ‏مانع بروز عوامل مذكور و موجب تقویت حركت های مردمی و مصونیت‏ ‏آن از آسیب های محتمل باشند.
4 - بدیهی است كسانی كه در راه احقاق حقوق مردم تلاش می‎كنند‏ ‏و در حقیقت به وظیفه مهم شرعی و ملی امر به معروف و نهی از منكر عمل‏ ‏می‎كنند در درجه اول ، باید خود عامل به حق و معروف و تارك منكر و‏ ‏باطل باشند، و مرزهای دینی و اخلاقی را كاملا حفظ و مراعات نمایند تا‏ ‏عمل و حركتشان در راه رضای خالق و مصالح مخلوق منشأ آثار خیر قرار‏ ‏گیرد.
در خاتمه برای چندمین بار به عنوان نصیحت و خیرخواهی برای حاكمیت‏ ‏یادآور می‎شوم: راهی كه مسئولین و تصمیم گیرندگان نظام در پیش‏ ‏گرفته اند جز به ضرر دین و دنیای خودشان و مردم نخواهد بود. تمكین به‏ ‏همه اصول قانون اساسی و به رسمیت شناختن حقوق ملت و عمل به آن‏ ‏بهترین راه برای نشان دادن حسن نیت حاكمیت است. انحصارطلبی و‏ ‏خودمحوری و استبداد و اعمال خشونت در مقابل مردم و محاكمات‏ ‏غیر شرعی و غیر قانونی فعالان سیاسی خدمتگزار و شناخته شده و‏ ‏محكومیت های سنگین برای آنان، عاقبتی جز انزوای بیشتر كشور و نظام در‏ ‏دنیا و فاصله گرفتن بیشتر مردم از حاكمیت و تخریب و مشوه نمودن چهره‏ ‏اسلام مظلوم و در نهایت غضب و خشم خداوند را به دنبال نخواهد داشت.‏ ‏امیدوارم مسئولین مربوطه هرچه زودتر مسیر باطل خود را اصلاح نمایند‏ ‏و رضایت خالق و خلق را تحصیل نمایند.‏